داستان عکاسی و سفر جاده ای از آمریکا تا پاتاگونیا

برای یک سفر جاده ای آماده اید؟ ماتیاس هوبر (Matthias Huber) یک عکاس و طراح وب آلمانی است که با دوستش سفری جاده ای را از آمریکا تا پاتاگونیا با یک ون فولکس واگن به نام «کیل» آغاز کرده است. در این داستان او قصد دارد تا تعدادی از عکس های جالبی که در طول مسیر گرفته است را به ما نشان دهد. در ادامه این مطلب لنزک شما را به یک تور و سفر عکاسی جذاب در جاده های آمریکا و پارک های ملیش خواهیم برد.

عکس های سفر جاده ای من در طول بزرگراه Pan American

من در یک روستای کوچک و زیبا در بلک فارست آلمان متولد و در همانجا هم بزرگ شدم، اما در حال حاضر فرایبورگ زندگی می کنم. من به عنوان مدیر IT مشغول به کار هستم و فکر می کنم که این شغل انتخاب مناسبی برای من است، چراکه واقعا به تکنولوژی، اینترنت و کامپیوتر اعتیاد دارم. همچنین به صورت شخصی و به عنوان طراح وب هم کار می کنم که در آینده سعی دارم تمرکزم را بر روی آن قرار دهم. هر زمان که امکانش وجود داشته باشد به سفر می روم تا چیزهای جدیدی را ببینم. علاوه بر این به عکاسی هم علاقه زیادی دارم. در واقع باید بگویم که عامل محرک من برای سفر کردن است.

سفر کردن انسان را تغییر می دهد. این حرف ممکن است کمی کلیشه ای به نظر برسد، اما واقعیت دارد. برای من سفر کردن به معنی تعطیلات دو هفته ای در یک هتل و رفتن به استخر و رستوران نیست. دیدن اتفاق هایی که که در کشورهای دیگر می افتد و استفاده از برخی آداب و رسوم اقوام دیگر در زندگی باعث می شود که انسان خود را بهتر بشناسد. متوجه می شوید که چه چیزهایی برای شما اهمیت دارند و به چه چیزهایی واقعا احتیاج ندارید. یاد می گیرید که قدر داشته های خود را بدانید و چگونه دیدگاه خود را تغییر دهید.

سفر در طول بزرگراه Pan American برای من و دوستم واقعا فوق العاده است. چون می توانیم از میان تمام مناطق آب و هوایی و فرهنگ های مختلف عبور کنیم. از مناطق ساحلی تا جنگل های انبوه و کوه های بلند دیدن کنیم. برخی از نقاط معروف مثل ماچو پیچو، سالار دو ییونی و دریاچه تیتیکاکا جزو اولویت های ما هستند. اما بیشتر اوقات شما تحت تاثیر مکان هایی قرار می گیرید که تا به آن لحظه نام آنها را نیز نشنیده اید. ما برنامه داریم تا به مدت یک سال به سفر بپردازیم و در نهایت ماه مارس سال ۲۰۱۵ به پاتاگونیا برسیم.

من تاکنون حتی یک عکس هم در استودیو نگرفته ام. به نظر خودم، من یک عکاس منظره و سفر هستم. بنابراین تجهیزاتم را براساس کیفیت، وزن و اندازه آنها انتخاب می کنم. در زیر لیستی از وسایل و تجهیزات عکاسی ای را که در سفر به همراه دارم مشاهده می کنید.

  • بدنه دوربین Canon 60D
  • لنز Tamron 10-24 mm F/3,5 – ۴,۵ SP Di II LD ASL IF
  • لنز Tamron SP AF 17-15 mm F/2,8 Di II VC USD
  • لنز Tamron AF 70-300 mm F/4-5,6 Di SP VC USD
  • لنز Canon EF 50 mm 1:1,8 II
  • سه پایه فیبر کربن SIRUI T-1204X با سر سه پایه K-10X

سفر ما هنوز به پایان نرسیده است اما در زیر می توانید برخی از عکس هایی را که در طول سفر گرفته ایم مشاهده کنید و لذت ببرید!

لس آنجلس

ما ون (کیل) را از طریق کشتی به Port Hueneme در لس آنجلس منتقل کردیم. پیش از رسیدن ون یک هفته کامل را در آنجا گذراندیم. در این مدت زمان کافی برای دیدن نقاط توریستی معروف مانند هالیوود، بورلی هیلز، جاده مالهالند و مرکز شهر لس آنجلس را داشتیم.

یکی از مکان های مورد علاقه ما ساحل ونیز بود. ما برای تفریح در طول ساحل دوچرخه سواری می کردیم و برای ساعت ها به تماشای نمایش اسکیت بازها می نشستیم.

پارک ملی جاشوا تری – Joshua Tree National Park

ما به اولین پارک ملی در مسیر خود رسیدیم. این اولین بار بود که می توانستیم لوازم داخلی ون یا همان کیل را امتحان کنیم. معلوم شد که اجاق موقت نصب شده در ون خراب است. یک گردشگر محلی به ما کمک کرد و اجاق خود را به صورت مجانی به ما داد. تا امروز ما همچنان از همان اجاق استفاده می کنیم. این پارک زیبا بود ولی در مقایسه با پارک های دیگری که دیده بودیم مورد قابل توجهی به حساب نمی آمد.

برای نشستن کنار آتش و تماشای ستاره ها مناسب است، چون معمولا این کاری است که ما خیلی دوست داریم انجام دهیم. عکس بالا غروب پارک ملی جاشوا تری در کالیفرنیای آمریکا را نشان می دهد. من واقعا این درخت خشک افتاده و محیط اطرافش را دوست داشتم. به تصویر کشیدن نور غروب خورشید در این منظره مجبور شدم مسیری که پیاده رفته بودم را بازگردم.

پارک ملی صهیون – Zion National Park

بعد از یک گشت و گذار کوچک در لاس وگاس و رانندگی در جاده ۶۶ از پارک ملی صهیون دیدن کردیم. از همان لحظه اول که به آنجا رسیدم به آن علاقه مند شدم. تمامی مناظر حیرت انگیز بودند. همانطور که وارد پارک شدیم چند آهو از جلوی ما گذشتند. پیاده روی های جالب و نفس گیر زیادی انجام دادیم. یکی از بهترین پیاده روی های ما بالا رفتن از سرزمین فرشتگان (Angeles Landing) بود.

نمای بالایی آن زبان ما را بند آورده بود. این منظره در عکس بسیار آرام و ساکت به نظر می رسد، اما در این بالا بادهای شدیدی می وزد که باید خیلی مراقب آنها بود. صعود به بالا بیشتر از آنچه که فکرش را می کردم سخت و خطرناک بود، مخصوصا با وجود دوربین و سه پایه در پشتم.

گذر از رودخانه و حرکت در مسیر آن بسیار جذاب بود تا اینکه به غار زیرزمینی رسیدیم.

تماشای آبگیر های کوچک درون غار بسیار جالب بود. هرچه در طول غار پیش می رفتیم این آبگیر ها عمیق تر می شدند. دقیقا روبه روی غار زیر زمینی محلی به نام «شکاف – The Crack» وجود داشت. همه در آن مسیر چنین چیز جالبی را تجربه نمی کنند. در طول مسیر به زوجی برخوردیم که دنبال نگهبانان پارک می رفتند. آنها به ما گفتند که تمام شب را در این باریکه گم شده بودند. بنابراین بهتر است که همیشه یک GPS به همراه داشته باشید.

پارک ملی برایس کنیون – Bryce National Park

در راه پارک ملی برایس کنیون برای سوخت گیری در یک پمپ بنزین توقف کردیم. متوجه شدیم که در آنجا دستکش و شال گردن می فروشند. ما از دیدن لباس های زمستانی تعجب کرده بودیم چون خودمان شلوارک و تی شرت پوشیده بودیم. چند مایل پایین تر از پمپ بنزین دلیلش را فهمیدیم! هرچه جلوتر می رفتیم برف بیشتری در کنار جاده مشاهده می شد و دمای هوا به سرعت کاهش پیدا می کرد. وقتی که به پارک ملی برایس رسیدیم هوا فوق العاده سرد بود. بیشتر نقاط و مسیرهای پیاده روی بسته بودند. تصمیم گرفتیم که به یک نقطه با دید مناسب برویم و غروب زیبای خورشید را تماشا کنیم.

بعد از چند دقیقه هوا آنقدر سرد شده بود که به سختی می توانستم دکمه شاتر را فشار دهم. اما در عین حال آسمان بسیار زیبا بود و آنقدر سریع تغییر می کرد که باید عکس را می گرفتم.

پارک ملی کنیون لندز – Canyonlands National Park

ما به مقصد بعدی صفرمان یعنی پارک ملی کنیون لندز رسیدیم. یکی از خصوصیات ویژه این پارک برای عکاسان، تپه حلالی شکل معروف در طلوع خورشید است. بنابراین صبح روز بعد به آنجا رفتم. با اینکه ساعات اولیه روز پیش از طلوع خورشید بود، تعداد زیادی سه پایه برای عکاسی در آنجا نصب شده بود. من در حالی که سه پایه خود را در محل مورد نظرم نصب می کردم با عکاسانی که آنجا بودند شوخی کردم و گفتم که آیا اینجا کارگاه عکاسی است؟ در لحظه طلوع خورشید صدای فریاد شوق جمعیت حاضر به هوا برخاست و صدای شاتر دوربین ها فضا را پر کرده بود.

چند عکس از لحظه طلوع خورشید گرفتم اما آنجا را ترک نکردم چون می خواستم عکسی از خورشید بگیرم که آن را در نقطه ای بالاتر از کمان نشان دهد.

پارک ملی آرچز یا پارک ملی طاق‌ها – Arches National Park

اگر در یک مدت کوتاه از تعداد زیادی پارک ملی بازدید کنید، کم کم برای شما خسته کننده می شوند. البته ما شانس آوردیم که پارک ملی بعدی که در لیست خود داشتیم، پارک آرکس بود. این پارک بسیار خاص و متفاوت است. نه تنها تعداد زیادی کمان صخره ای بزرگ در این پارک وجود دارد، بلکه منظره کلی پارک نیز خارق العاده است. در این پارک مسیرهای زیادی برای پیاده روی وجود دارد و ما در آنجا اوقات خوبی داشتیم و به هرکجا که می خواستیم سر می زدیم.

یکی از چندین کمان بزرگ این پارک. این یکی نه بزرگترین آنها است و نه بهترین ولی بیشتر از سایر کمان ها سوژه عکاسان می باشد که آن را به نماد یوتا تبدیل کرده است.

این یکی با نام کمان ظریف شناخته می شود. من توانستم پیش از غروب خورشید خود را به آنجا برسانم. تماشای بازدیدکنندگان که از خود و این منظره عکس می گرفتند برایم جالب بود. هرچه به زمان غروب خورشید نزدیک تر می شدیم، عکاسان بیشتری به این قسمت می آمدند. من در سمت مخالف سایر عکاسان قرار گرفتم چون آسمان این قسمت بسیار زیباتر از سایر نقاط بود.

پارک ملی یوسیمیتی – Yosemite National Park

پس از گذراندن شب در دریاچه تاهو (Lake Tahoe)، به سمت پارک ملی یوسیمیتی حرکت کردیم. بارش چند روزه باران باعث توقف ما نشد و همچنان پیاده روی های هیجان انگیز خود را ادامه می دادیم. در این موقع از سال برخی از مسیرها به دلیل آب شدن برف ها بسته شده بودند. جاده ای که به سمت یخچال های طبیعی می رفت یکی از مسیرهایی بود که بسته شده بود، اما ما همچنان باوجود برف در این مسیر حدود ۴ مایل به سمت بالا حرکت کردیم. قدم گذاشتن در این مسیر یک ماجراجویی واقعی بود، چرا که در راه چند ردپای تازه خرس را روی برف ها دیدیم. گاهی از اوقات ارتفاع برف آنقدر زیاد می شد که مسیرها را کاملا می پوشاند و ما باید مراقب گام هایمان می بودیم تا گم نشویم. نمای بالا فوق العاده بود و ارزش تلاش کردن را داشت.

نمای دره مجموعه ای کامل از چیزهای خارق العاده بود. El Capitano، Half Dome و آبشار Bridal Veil همگی در یک قاب قرار گرفته بودند. من حدود سه بعد از ظهر را در آنجا سپری کردم تا برای عکاسی نمایی واضح و شفاف بگیرم.

سان فرانسیسکو

بودن در طبیعت و در تمام پارک های ملی واقعا حیرت انگیز بود. از پیاده روی در این مکان ها و نشستن کنار آتش و تمام این چیزها واقعا لذت بردیم، اما بهتر بود که بعد از چند هفته دوباره به شهر باز می گشتیم. واقعا خوش شانس بودیم که شهر پیش روی ما سان فرانسیسکو بود. عجب شهری!

پل گلدن گیت

ما تمام کارهای توریستی را انجام دادیم. تماشای غروب خورشید در قله های دوقلو، خوردن ماهی تازه در اسکله شماره ۳۹، رانندگی بر روی پل گلدن گیت، دراز کشیدن روی ساحل، سوار ماشین برقی شدن، رفتن به خیابان پر پیچ و خم لامبارد و برج کویت (Coit Tower) و بازدید از پایگاه های نظامی در Marin Headlands. کارهای زیادی برای انجام دادن در این شهر وجود دارد. سان فرانسیسکو یک شهر بزرگ با مردمی مهربان و روشن فکر است. البته این شهر به خاطر داشتن سربالایی و سرپایینی های زیاد خیلی برای کیل (ماشین ما) مناسب نبود. البته او توانست که از پس این شهر بر بیاید.

منطقه زیبای بیگ سور – Big Sur

تاکنون ما حدود یک ماه و نیم را در آمریکا گذرانده ایم. اکنون تصمیم گرفته ایم که به سمت جنوب رانندگی کنیم. بنابراین در طول بزرگراه ساحلی و خوش منظره شماره ۱۰۱ شروع به حرکت کردیم. در راه مناظر بسیار زیبایی وجود دارد.

چند روز طول کشید تا به سن دیگو برسیم. در راه به چند عکاس طبیعت و حیات وحش برخورد کردیم. در آن هنگام زمان مهاجرت وال ها به سمت شمال بود و ما توانستیم که چندتایی از آنها را از راه دور مشاهده کنیم. همچنین در طول مسیر توانستیم عقاب های سر سفید و یک گروه بزرگ از دلفین ها را نیز ببینیم.

ما در حال رانندگی در باخا کالیفرنیا سور (Baja California Sur) هستیم.

از سن دیگو به مرز رسیدیم تا به تیخوانای مکزیک برویم.

ماجراجویی هنوز ادامه دارد و با ادامه سفر مهیج تر نیز می شود. ما به آینده امیدوار هستیم تا ببینیم چه پیش خواهد آمد.

م

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

نظرات شما

  1. میدیا نقشبندی

    ۲۲ آذر ۱۳۹۴

    سلام انشالله خسته نباشید واقعا من از دیدن این عکسها انقدر لذت بردم عجب تصاویری عجب مناظری فوق العاده زیبا بود ماشالاه بر زمین خداوند چقدر زیباست به نظر من عکسهای سفری بسیار کار جالبی است ازتون بخاطر گذاشتن عکسهای مناظر زیبا بسیار تشکر میکنم انشالله همیشه موفق باشید.

  2. nill23

    ۱۱ فروردین ۱۳۹۴

    خیلی جالب بود حس سفر به ادم داد عکسها هم فوقلعاده بودن. ممنون از این مقاله زیبا


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *