چرا مُد نیمه خودکار بهترین انتخاب برای عکاسی حیات وحش است

یک طرز فکر وجود دارد که به نظر می رسد بسیاری از عکاسان دارند، که هر چیزی به جز مُد نوردهی دستی تقلب است. این گفته نه تنها مرا ناامید می کند، بلکه توصیه بدی هم هست، که مانع از پیشرفت عکاسی دیگران می شود. استدلال من این است که هیچ تقلبی در عکاسی وجود ندارد، و استفاده از دوربینتان در مُد تمام دستی (manual) در واقع دستیابی به عکسی که به دنبالش هستید را سخت تر می کند – بنابراین بیایید در این مطلب لنزک نگاهی به این که چرا مُدهای نوردهی نیمه خودکار انتخاب خوبی برای عکاسی حیات وحش هستند بیاندازیم.

در زمان دنبال کردن این ماکارو در حین پرواز، اگر من در مُد تمام دستی بودم، هیچ وقت قادر به تغییر سریع تنظیمات نبودم.

من هیچ وقت استفاده از مُدهای نوردهی تمام خودکار را به هیچ کس توصیه نمی کنم. تنظیماتی که دوربین انتخاب می کند اغلب اشتباه هستند، چون شما هیچ ارتباطی با اینکه تعادل مثلث نوردهی چگونه برقرار می شود ندارید (به غیر از کمی جبران نوردهی). این مُد نوردهی برای عکاسان حیات وحش، انتخاب بسیار ضعیفی است.

با این حال، توصیه من این است که شما از یک مُد نیمه خودکار استفاده کنید. چون در مورد حیات وحش، همه چیز آنقدر غیر قابل پیش بینی است که شانس کمی وجود دارد که شما بتوانید در مُد نوردهی دستی فرز باشید و وقت تلف نکنید، و به تغییر شرایط سریع واکنش نشان دهید. تصور کنید که دارید از یک عقاب که دارد با سرعت رو به پایین پرواز می کند تا یک ماهی را از آب بگیرد، عکاسی می کنید. اگر از پایین به بالا نگاه کنیم، این عقاب از میان شرایط نور محیط متفاوت زیادی حرکت می کند، تمام راه تا رسیدن به آب، و دوباره برگشتن به بالا. شما نمی توانید به طور دقیق تنظیمات را به اندازه کافی سریع تغییر دهید.

غاز سفید شمالی

بنابراین چه کار می توانید بکنید؟ برای عکاسی حیات وحش از یک مُد نوردهی نیمه خودکار استفاده کنید. این کار قطعا تقلب نیست، و انتخاب مورد علاقه تقریبا تمام عکاسان حیات وحش در این صنعت است. اینطور نیست که بگوییم ما نمی توانیم از مُد دستی استفاده کنیم – و این هم قطعا کاری است که شما باید یاد بگیرید – اما هیچ نکته مثبتی در مورد کار ساده تنظیم سرعت شاتر، در حین ترکیب بندی یک تصویر حیات وحش خیره کننده وجود ندارد.

انتخاب یک مد نیمه خودکار

وقتی که صحبت در مورد مُدهای نیمه خودکار دوربین باشد، شما چند انتخاب دارید. بیایید نگاهی به بهترین انتخاب ها بیاندازیم.

مُد اولویت دیافراگم

این مُد مورد علاقه من است. مُد نوردهی اولویت دیافراگم (A یا Av) به شما اجازه می دهد تا دیافراگمی که نیاز دارید را تنظیم کرده، و به منظور حفظ تعادل نوردهی، بگذارید دوربین سرعت شاتر را به صورت خودکار تنظیم کند. شما می توانید ایزوی خود را افزایش دهید، نور باید یک عامل محدود کننده باشد، و در نتیجه اجازه دهید دوربین سرعت شاتر را افزایش دهد. اما شما هنوز هم واقعا کنترل کامل دارید، چون تمام کاری که شما باید انجام دهید تنظیم جبران نوردهی برای میزان کردن عکس حاصل است.

جبران نوردهی به شما اجازه می دهد تا کنترل را به دست آورده و حتی در یک مُد تقریبا خودکار، یک عکس را به درستی نوردهی کنید.

یک دیافراگم باز (ضریب اف های کوچک) اغلب مورد علاقه عکاسان حیات وحش است، چون یک بوکه نرم و خوب را میسر می سازد، که سوژه را از پس زمینه جدا می کند. این چیزی است که اغلب به یک تصویر حیات وحش یک حس کیفیت می دهد، اگرچه من اعتقاد زیادی به شکستن قوانین از جمله قوانین مربوط به پس زمینه در عکس ها دارم. به همین دلیل، استفاده از اولویت دیافراگم اغلب منطقی است چون شما قادر به کنترل تنظیماتی که می تواند یک عکس را خوب یا بد از کار درآورد خواهید بود.

مُد اولویت شاتر

اگر قصد دارید عکاسی حیات وحش انجام دهید، مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S) قطعا مُدی نیست که شما می خواهید از آن استفاده کنید. این احتمال وجود دارد که شما سرعت شاتر خود را بالا تنظیم کنید – و احتمالا بیش از حد بالا. حیات وحش در طلوع و غروب خورشید از همیشه فعال تر است، و گرچه ممکن است دیدن آن برای شما خیلی ساده به نظر برسد، اما عجیب است که چطور نور کمی برای دوربین وجود دارد، به خصوص اگر دارید با یک لنز کُندتر از f/2.8 عکس می گیرید. با یک سرعت شاتر کم، دوربین تنها آنقدر وقت دارد که بتواند دیافراگم را قبل از این که عکس شروع به ناکافی نوردهی شدن بکند، افزایش دهد. برعکس، با مد اولویت دیافراگم هیچ محدودیت واقعی برای سرعت شاتر وجود ندارد – بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد این است که یک پس زمینه تار به دست آورید، هرچند این گاهی اوقات می تواند هنری باشد.

لنزک: برای عکاسی حیات وحش از مُد اولویت شاتر دور بمانید!

دو کلاغ در حال نزاع

مُد دستی با ایزوی خودکار

این گزینه نیز انتخاب محبوبی در میان عکاسان حیات وحش است، هرچند من خودم هنوز از آن استفاده نکرده ام. با قرار دادن دوربین بر روی مُد نوردهی دستی (M)، اما تنظیم کردن ایزو بر روی حالت خودکار (Auto ISO)، شما کنترل خود را هم بر دیافراگم و هم سرعت شاتر حفظ کرده، و به دوربین اجازه می دهید تا برای حفظ تعادل نوردهی، ایزو را تنظیم کند. من شخصا دوست دارم بر ایزو کنترل داشته باشم، چون حس می کنم کنترل نداشتن بر آن می تواند تصویر را خراب کند.

این حالت به شما اجازه می دهد تا مطمئن شوید که دیافراگم مورد نظر برای افکت مناسب را دارید، اما در نتیجه ممکن است متوجه نشوید که همانطور که شرایط نور افت پیدا می کند، ایزوی شما به سرعت افزایش می یابد. بدترین چیزی که ممکن است به دست آورید عکسی است که بر روی LCD دوربین شما فوق العاده به نظر می رسد، تا وقتی که به استودیوی خود برمی گردید و متوجه می شوید که عکس نویز دیجیتالی دارد.

با این وجود، عادت خوبِ چک کردن تنظیمات ایزو به طور مرتب در طول عکاسی، به این معنی خواهد بود که این مشکل به وجود نمی آید. با کسب تجربه، شما یاد خواهید گرفت که قرار است چه محدودیت هایی برای شرایط محیطی خاص وجود داشته باشد، قبل از این که ایزو بالا برود.

در مُدهای نیمه خودکار شما هنوز هم کنترل کامل دارید، که به شما اجازه می دهد تا به تصاویر غیرمعمول بیشتری دست یابید.

همچنین هنوز هم امکان استفاده از جبران نوردهی را دارید در حالیکه ایزو بر روی حالت خودکار تنظیم شده است. این به شما اجازه می دهد تا نوردهی را درست مانند مُدهای اولویت دیافراگم و شاتر تنظیم کنید.

بنابراین از کدام مُد نوردهی باید استفاده کنید؟

اکنون که نگاهی به سه مُد نیمه خودکار مختلف انداختیم، شما احتمالا گیج شده اید که باید از کدام مد استفاده کنید. خب، می دانید که من در مورد مُد اولویت شاتر چه نظری دارم. به جز آن، این مسئله اساسا به خودتان بستگی دارد. اگر می خواهید از دیافراگم و سرعت شاتر خود کاملا مطمئن باشید، مد دستی با ایزوی خودکار را انتخاب کنید.

به لطف مُد نیمه خودکار، زمانی که این میمون پشمالو در جنگل های بارانی آمازون مرا شگفت زده کرد، برای عکاسی آماده بودم. مد دستی در چنین لحظه زودگذری می توانست تلاش های مرا بی فایده کند.

اگر شما هم مثل من یک سرعت ایزوی به طور غیر قابل قبول بالا را دوست ندارید، به مد اولویت دیافراگم بچسبید. حرفه ای ها از هر دو مد استفاده می کنند، و هر دو می توانند به موفقیت های عالی منجر شوند. تنها باید به مُدی که انتخاب می کنید عادت کنید، و با مزیت های نسبی که هر یک از آنها با خود به همراه می آورند بازی کنید.

همانطور که نور افت پیدا می کند، شما محدودیت های هر دو مد را احساس می کنید، اما من همیشه می گویم که یک تصویر کمی تار شده (یا ریسک یک تصویر حاصل از سرعت شاتر کُند) بهتر از عکسی است که به خاطر نویز دیجیتال بدون استفاده شده است.

نویسنده: ویل نیکولز (Will Nicholls)

م

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

نظرات شما

  1. محمد رضا شهاب

    ۱۸ بهمن ۱۳۹۸

    درود
    دوست عزیز hassantash یکی از خواص لنزهای پرایم ( فیکس ) همین عمق میدان بسیار کم و ایجاد بکگراند محو و زیبا هستش. این شرایطی که شما توی عکس کلاغها میبینید و فکر کردید که به کمک ویرایش به این صورت درآمده، یکی از دلایلی هستش که عکاسان حیات وحش از لنزهای پرایم استفاده میکنن و کاملأ طبیعی هستش.

  2. EKStudio

    ۱۸ شهریور ۱۳۹۵

    “یک طرز فکر وجود دارد که به نظر می رسد بسیاری از عکاسان دارند، که هر چیزی به جز مُد نوردهی دستی تقلب است.”

    بنده این جمله رو بیشتر از تازه کارهایی شنیدم که ادای حرفه ای بودن رو در میاوردن!

  3. hassantash

    ۱۷ شهریور ۱۳۹۵

    شایددربعضی موارد خواص که قصد گزارش موضوعی راداشته باشید بد نباشد ولی درمورد یک عکس حیات وحش مانند عکس کلاغها مجبورید ساعتها با فتوشاپ روی ان کار کنید و یک عکس غیر حرفه ای اراه دهید .بالهادرفوکوس ویک میلیمتر زیران فلو پیش زمینه وپس زمینه بطور غیر طبیعی فلو بله بافتوشاپ میشودکارهای زیبایی انجام داد ولی ان یک کار با ارزش گرافیکیست نه یک عکس.


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *