نقد عکس #۸۸

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۸۸ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: d7100
  • دیافراگم: f/4.5
  • سرعت شاتر: ۱/۶۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-400
  • فاصله کانونی: ۱۴۵mm

عکاس: خانم نوا جمشیدی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

این عکس برای یکی از پروژه های دانشگاه با موضوع انعکاس گرفته شده. موقع دیدن سوژه و نهایتا ثبت عکس این شعر از ذهنم گذشت: «قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب، دور خواهم شد از این خاک غریب…» فکر می کنم این شعر زیبای سهراب انتخاب مناسبی برای بیان حس و معنای این عکس برای من باشه.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

لینک برای به اشتراک گذاشتن این نقد

نقد عکس #۸۸

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

دیدگاه برجسته هفته گذشته: علیرضا آقایی: در همون نگاه اول واقعا آدم رو جذب می کنه، به نظرم ماشین ها خیلی به زامبی شباهت دارن، اما چون حرکت یا هجومی ازشون دیده نمیشه یه کم این حس رو کم می کنه… اما از طرف دیگه منو به یاد رمان فوق العاده زیبای کوری میندازه، و ماشین ها میتونن نماد انسان هایی باشن که دچار کوری شدن، کوری ای که بر خلاف تصور ما که شخص مبتلا همه جا رو سیاه می بینه، اما در این رمان نوعی کوری مطرح میشه که بیمار همه چیز و همه جا رو بسیار روشن میبینه، و این روشنایی خیلی زیاد باعث میشه که افراد از شدت نور چیزی رو نبینن و سر در گم بشن ، مثل همین ماشین هایی که به نظر میرسه مبهوت سر جای خودشون ایستادن. به نظرم این عکس رو میشه به جایی از داستان نسبت داد که این بیماری(کوری) شیوع پیدا کرده و دنیا رو تاریکی وظلمات و نا امیدی فراگرفته… اما عکس از لحاظ نورگیری با توجه به منظور عکاس بسیار خوب و خلاقانه اعمال شده، اما فقط کمی کادر بندی بهتر و زاویه مناسب تره دوربین کار رو حرفه ای تر می کرد. با تشکر از عکاس محترم به خاطر عکس خیلی خوبش

نظرات شما

  1. saeedsoha

    ۲۵ مرداد ۱۳۹۴

    سلام – من بخاطر این عکس مجبور شدم ثبت نام کنم تو سایت .

    عکس یه کراپ کوچیک نیاز داره ولی به نظرم عالی شده تبریک میگم به دوست خلاقمون

  2. .Mah

    ۷ مرداد ۱۳۹۴

    سلام
    تبریک برای این عکس زیبا … حسی که من ازین عکس میگیرم بیشتر رومانتیکه تا عارفانه

  3. Danial_Daemon

    ۴ مرداد ۱۳۹۴

    قایقی خواهم ساخت … خواهم انداخت به آب… اما‌…
    دور‌ نخواهم شد ازین خاک قریب … !
    دور‌ نخواهم شد ازین خاک قریب … !

    1. هادی

      ۷ مرداد ۱۳۹۴

      دوست عزیز غریب درسته نه قریب

  4. hossein

    ۳ مرداد ۱۳۹۴

    با سلام
    باید توی کادر بندی دقت بیشتری میشد
    قایق اگر توی فاصله بیشتری بود بهتر میشد
    چراغهای شهر هم کمی حواس آدم رو پرت میکنن
    بهتر بود که با نوردهی طولانی عکاسی میکردید
    خود قایق هم تاریک به نظر میرسه که میتونستید با یه چراغ بهش نور بدید
    با تشکر

  5. F_Ghorbani

    ۳ مرداد ۱۳۹۴

    سلام و عرض ادب خدمت همگی دوستان
    خانم جمشیدی عزیز ، قرار دادن قایق بر روی خط یک سوم کادر ، همچنین باز بودن مسیر سمت راست کادر (چنانچه به منظور ایجاد ذهنیت ادامه مسیر یا باز بودن مسیر ثبت شده باشد ) انتخاب خوبی است و از شما برای نگاه خوبتان تشکر می نمایم ،اما شارپنس بالای عکس و القای شلوغی توسط نقاط نورانی و انعکاس آنها، آرامشی را که بیننده از عنصر آب انتظار دارد متاسفانه منعکس نمی نماید ، همچنین از آنجایی که فرموده اید حس تان از ثبت این عکس شعر زیبای سهراب سپهری عزیز می باشد،باید عرض کنم که خطوط افقی که بر روی آب و همچنین در کنار قایق بخوبی دیده میشود ،همچنین پارویی که در سمت راست قایق قایق رو به آسمان قرار گرفته ، حرکت و دور شدن را نشان نمی دهد بلکه نوعی تلاطم آرام و موج ریز را القا می نماید،که این با انتخاب متن شعر در تضاد بوده و از آنجایی که یک سوم افقی بالای کادر را کمتر از دو سوم افقی پایین کادر انتخاب نموده اید انعکاس های نورهای ساحلی نمود بیشتری پیدا کرده و بصورت خطوط عمودی ایستایی را به بیننده منتقل می نماید و وزن عکس بیشتر به سمت سکون و ایستایی است تا حرکت و دور شدن از خاک غریب!.
    البته عرایضم تنها حس بنده است و می تواند خطا باشد ،مهم حس زیبایی است که در هنگام ثبت این عکس زیبا داشته اید ؛ در پایان برای شما دوست نازنینم آرزوی موفقیت و شادی روز افزون دارم و از لطف شما در ارسال عکس بی نهایت سپاسگزارم.
    شاد باشید.

  6. sarvin

    ۳ مرداد ۱۳۹۴

    قایقی بی بادبان بی پارو
    منم ملوانی ناشی و پرادعا برای ناخدای عکاسی ارزوی توفیق دارم
    زیبا بود
    پون میخواهم زیبا ببینم.

  7. علی میرهادی

    ۲ مرداد ۱۳۹۴

    عکس بسیار زیبایی ولی اگه من بدوم شاید از نور دهی طولانیی استفاده میکردم و یا همین عکس رو کمی شارپنس رو کم میکردم نمیدونم به نظرم این براقی و تکه تکه بودن بخصوص بعد از خط قایق و توی چشم زدن نور هاا ازار دهنده است حس شلوغی میده به ادم و من دوست ندارم اینو البته سلیقه است. و این که من نمیدونم شما در چه شرایطی عکاسی میکردید
    انتقاد کردن همیشه اسونه
    براتون ارزوی موفقیت میکنم


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *