عکاسی از بزرگترین سالن سرپوشیده صخره نوردی آنتاریو

اخیراً در تماسی تلفنی از من در مورد عکسبرداری در بزرگترین سالن صخره نوردی سرپوشیده آنتاریو درخواست شد و اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که «البته که انجامش خواهم داد!» اما دومین فکرم این بود که: «لعنتی، چه طور قرار است آن را انجام دهم؟!» آیا شما هم تاکنون احساس کرده اید که وقتی دارید یک برنامه تلویزیونی کمدی را تماشا می کنید به این فکر فرو بروید که «قسم می خورم که سیمپسون ها قبلاً این کار را کرده اند؟» این احساس همیشه وقتی می خواهم یک کار بزرگ نورپردازی انجام دهم، در من ایجاد می شود. «قسم می خورم که David Hobby قبلاً این کار را انجام داده!» بله، او این کار را در سال ۲۰۱۰ در وبلاگ Strobist (محبوب ترین وبلاگ مرجع عکاسان) در مقاله «On Assignment: Earth Treks, Pt. 1» انجام داده است.

با این که کاملاً تصدیق می کنم که کار او را در مورد نورپردازی یک سالن بزرگ صخره نوردی اساساً کپی کرده ام اما فکر می کنم این کار برای نورپردازی یک فضای عظیم و تاریک سر پوشیده با تلفیقی از فلاش های استودیو، فلاش های کوچک (Speedlite) و نور محیط، ارزش کاری بالایی دارد.

عکس های تبلیغاتی برای سالن GRAVITY CLIMBING

مالکین سالن Gravity Climbing Gym در همیلتون آنتاریو اخیراً نقل مکان کرده و تمام سالن را در نقطه دیگری از نو ساختند. کل فضای سالن به صورت اختصاصی با دست ساخته شده و تنها هدف از ساخت آن فراهم کردن یک فضای صخره نوردی و سنگ نوردی سرپوشیده است که حس صخره نوردی واقعی در کوهستان را القا کند. از قسمت های جالب این سالن می توان به پنج دیوار عمودی جهت صخره نوردی، غار سنگی عظیم و مسیر های صخره نوردی با ارتفاع زیاد اشاره کرد. با صرف چنین پول و انرژی زیادی، طبیعی است که مالکین این سالن تعدادی عکس تبلیغاتی می خواستند که مقیاس و کیفیت این سالن را به خوبی نشان دهد و حرفشان این بود که «می خواهیم مردم با دیدن این عکس ها بدانند که سالن ما بزرگ ترین سالن صخره نوردی اینجاست». با توجه به این خواسته، من شروع به کار کرده و مشغول برنامه ریزی برای عکسبرداری با بهترین کیفیت از چنین فضای عظیمی شدم.

گزینه های نورپردازی ۱: نور محیط

اولین فکر من این بود که حداکثر سادگی را به کار برده و از نور محیط استفاده کنم. در طول روز، سالن از سه دریچه کوچک که در سقف تعبیه شده و نور را به داخل منتقل می کند (Skylight) استفاده می کند. شب ها نیز نورافکن های بخار سدیم فشار بالا محیط را روشن می کنند. پس نور محیط صرف نظر از شب یا روز بودن در حدود f/2.8, ISO 3200, 1/30th است و این یعنی محیط خیلی تاریک است. تفاوت بزرگ در این است که هنگام روز اگر تنها از منابع نوری دریچه ها استفاده شود نور مورد استفاده کاملاً نامتقارن خواهد بود. شب ها اگرچه نور تولید شده توسط نورافکن ها دارای تقارن بیشتری است اما باز هم تاریک و روشن های عجیب و غریبی در سالن وجود دارد. در نهایت به این نتیجه رسیدم که اگرچه استفاده از نور محیط کار را برای من بسیار ساده تر خواهد کرد اما در این صورت عکس های من با عکس های چرندی که خود آن ها در وب سایتشان استفاده می کردند، تفاوت زیادی نخواهد داشت.

عکس هایی که در حال حاضر از این سالن گرفته شده

گزینه های نورپردازی ۲: نور فلاش ها

پس از تصمیم گیری در مورد استفاده از فلاش این سوال به ذهن من خطور کرد که دقیقاً چطور از فلاش ها استفاده کنم؟ تمام فلاش هایی که من در اختیار داشتم شامل شش فلاش دوربین (چهار عدد فلاش Nikon SB-800 و دو عدد فلاش آنالوگ قدیمی Nikon) و سه فلاش استودیویی بود. (یک فلاش Elinchrom BXRi 250 و دو فلاش Elinchrom BXRi 500) همچنین من از روی تجربه می دانستم که فلاش مدل ۵۰۰ حتی در پایین ترین توان مصرفی نیز از فلاش های دیگر بسیار پر توان تر است پس عملاً آن ها را از این مجموعه حذف کردم. بنابراین در نهایت من از شش فلاش نیکون و فلاش مدل ۲۵۰ استفاده کردم. تمام فلاش ها با ژل های اصلاح رنگ (CTO Gels) نارنجی با درجه حرارت ۳۲۰۰K پوشانده شده بودند تا بهترین هماهنگی را با نورافکن های بخار سدیم داخل سالن داشته باشند. حتی با وجود ژل های اصلاح تصویر نیز هماهنگی کاملی بین این فلاش ها وجود نداشت، اما قابل چشم پوشی بود. برای این که نشان دهم چرا از فلاش ها جهت نورپردازی داخل سالن استفاده کردم دو تصویر زیر را در اینجا می آورم که عکس اول مربوط به نور محیط و دومی مربوط به نورپردازی با فلاش است.

از لحاظ فنی، نورپردازی ها کمی با یکدیگر تفاوت دارد. در عکس اول من فقط نور محیط را روی عکس اعمال کردم اما در عکس دوم نور محیط را کم کرده و از نور فلاش ها استفاده کردم. اما میزان نهایی نوردهی در دو تصویر برابر است. هر دو عکس با یک دوربین و لنز و در یک مکان برابر گرفته شده اند. اما شما می توانید تفاوت چشمگیر در جزئیات و کیفیت را در عکس دوم به دلیل استفاده از فلاش مشاهده کنید.

عکس نمونه تنها با استفاده از نور محیط

عکس نمونه با استفاده از فلاش ها به همراه نور پرکننده محیط

لوازم عکاسی

برای اینکه اندازه را بیشترین نشان دهم، من از یک دوربین Canon 5D Mark II با لنز Canon 20mm f/2.8 و یک دوربین Nikon D300 با لنز f/3.5 چشم ماهی Vivitar / Samyang / Bower / Rokinon 7mm استفاده کردم. البته بسته به این که از کدامیک از انواع بالا باشد ممکن است لنز ۸ میلی متری نیز باشد. همچنین از سه گیرنده بیسیم Flex TT5 Pocket Wizard برای روشن کردن فلاش ها با فرستنده Pocket Wizard Mini TT1 در دوربین Nikon بهره بردم. این فرستنده در دوربین Canon از نوع Pocket Wizard Plus X بود. تمام این تجهیزات نیز نیاز به ۳۲ عدد باتری فول شارژ از نوع Eneloop XX و سایز AA داشتند. اگر من سیستم شارژ باتری های خود را تعویض نکرده بودم در این صورت نیاز به زمان بسیار طولانی برای شارژ آن ها پیدا می کردم.

طرح نورپردازی در عکاسی

اگرچه من می توانستم از تمام فضای سالن با استفاده از نور محیط عکاسی کنم اما این نور واقعاً خسته کننده بود بنابراین ایده استفاده از فلاش برای اضافه کردن جزئیات و کیفیت به عکس نهایی بود. در واقع این یک نکته مهم است. سعی من این نبود که فضای به آن عظیمی را با نور فلاش ها پر کنم بلکه هدف من برجسته نشان دادن دیوارهای صخره ای سالن با استفاده از فلاش ها بود به طوری که نور محیط نیز بقیه جاها را پر کند. برای ایجاد جزئیات و کیفیت به عکس، فلاش ها در فاصله نسبتاً نزدیک به دیوار ها قرار داده شدند و هدف از این کار تابش نور به سطوح کوچک دیوارها و بازگشت آن ها به سمت دوربین بود. این مسئله باعث ایجاد دو مشکل بزرگ شد. اول این که ایجاد یک نور حتی الامکان متقارن نیاز به تنظیمات بسیار پیچیده پیدا کرد که این تنظیمات شامل نصب پرچم هایی در بالای فلاش ها و همچنین تنظیم زوم جهت هماهنگ سازی مناسب فلاش ها در موقعیت خود بود. مشکل دوم این بود که تابش نور به دوربین در چنین مکان های عظیمی مکان های پنهان کردن فلاش را محدود می کند. پس در نهایت تصمیم گرفتم که از افرادی برای قرار دادن در جلوی فلاش ها استفاده کنم تا روشن ترین نقطه تصویر را پنهان کنم. قرار بر این شد که این افراد که بلوکه کننده فلاش بودند در فاصله تقریبی ده تا یازده فوت از جلوی فلاش بایستند. سپس من از نقطه عکاسی محل آن ها را به صورت مناسب تغییر دادم.

درست است که این مسئله یک نتیجه عالی نداشت اما پراکندگی نور نهایی بسیار کوچک تر از خود فلاش ها بوده و در عکس بسیار کوچک دیده می شد بنابراین من آن را انتخاب کردم. فلاش استودیویی نیز در پشت بالکن قرار داشت پس در هیچ یک از عکس ها دیده نمی شد. در عکس زیر شما موقعیت تمام هفت فلاش را مشاهده می کنید. سه فلاش در سمت چپ تصویر در کف سالن قرار داده شده و نور را به دیوار ها می تابانند (با خطوط قرمز در شکل نشان داده شده اند). سه فلاش نیز در سمت راست تصویر روی ریل ها برای تاباندن نور به غار های تخته سنگی استفاده شده اند (با خطوط سبز در شکل نشان داده شده اند) و فلاش استودیویی نیز در گوشه سمت راست و پایین تصویر (با خطوط سیاه نشان داده شده) قرار داده شده و نور را به دیوار پشتی می تاباند.

طرح اصلی نورپردازی – استفاده از فلاش در سالن سرپوشیده صخره نوردی

روشن کردن هفت فلاش

می دانستم که تنها سه عدد از گیرنده های بیسیم Pocket Wizard Flex TT5 برای روشن کردن فلاش ها دارم. با توجه به شرایط می دانم که فلاش استودیویی در گوشه پایین سمت راست قرار دارد و در دید مستقیم بیسیم نیست. گذشته از این، حساسیت سنسور نوری Elinchrom نیز آن قدر نیست که از آن موقعیت مخفی بتواند فرستنده را ببیند. بنابراین اولین گیرنده بیسیم را در کنار آن فلاش قرار دادم. همچنین از آن جایی که دو فلاش کوچک دیگر هیچ سنسور نوری نداشتند بنابراین دو راه انداز بیسیم دیگر را نیز در کنار آن ها قرار دادم. این دو فلاش را به همراه گیرنده های بیسیم در فضای پشت سالن قرار دادم. بنابراین این دو فلاش (Nikon SB-800) را با استفاده از فرستنده رادیویی در مد SU-4 به شکلی قرار دادم که سنسور نوری روبروی فلاش ها با گیرنده رادیویی باشد. در کل زمان عکسبرداری تنها چند بار این فلاش ها عمل نکردند اما مطمئنم که این زمان ها به دلیل زمان راه اندازی مجدد فلاش ها بود و ربطی به سیستم راه اندازی بیسیم نداشت.

تنظیمات دوربین

تنظیمات دوربین مدل Canon 5D Mark II با لنز ۲۰mm f2/8 شامل چند مرحله بود. اولین مرحله تنظیم دوربین برای نوردهی کامل توسط محیط بود یعنی f/2.8, ISO 3200, 1/30th.

سپس نور محیط را دو استاپ کم کردم به صورت f/2.8, ISO 1600, 1/60th.

پس از آن تمام فلاش های کوچک را در حالت یک چهارم توان و فلاش استودیویی را در حالت توان مینیمم قرار دادم و می دانستم که با این تنظیمات کاملاً دچار محدودیت خواهم شد. پس از آن از نورسنج خود برای بهبود تنظیمات فلاش ها استفاده کردم. غار تخته سنگی بیشتر از دیوار به فلاش ها نزدیک بود پس در آن فلاش ها توان را به ۸/۱ به علاوه ۳/۱ کاهش دادم. در این حالت از دید دوربین همه چیز خیلی خوب به نظر می رسید اما عکس نهایی خیلی تاریک بود بنابراین مقدار ایزو را به ۲۰۰۰ افزایش دادم تا هر دو نور محیط و فلاش ها، با حفظ نسبت، عکس را روشن کنند. این تنظیمات در دوربین Nikon D300 با لنز چشم ماهی f/3.5 به دلیل تفاوت در حداکثر مقدار باز شدن دیافراگم کمی متفاوت بود. پس در این دوربین تنظیمات را به صورت f/3.5 1/30th و ISO 1600 انجام دادم.

عکاسی

برای دسترسی به گوشه های سالن و ثابت بودن محل عکسبرداری از یک بالابر برقی استفاده کردیم. در اینجا خودم به عنوان یک صخره نورد فعال عمل کردم و این مسئله خیلی در عکسبرداری و تمرکز روی بهترین موقعیت های ممکن از دید سایر صخره نورد ها به من کمک کرد. به عنوان مثال ممکن است فکر کنید که بهترین جای ممکن در سالن بالاترین نقطه ممکن آن است. اما باید بگویم که این فکر درست نیست. از بالاترین نقطه، عکس بیشتر نقاط کف سالن را پوشش می داد و این مسئله شاید از نظر افراد عادی جذاب و شاید ترسناک به نظر برسد اما از دید یک صخره نورد نقطه تمرکز دیوار است نه کف سالن. در نهایت اکثر عکس های خود را تقریباً در نصف ارتفاع سالن گرفتم که این حالت بهترین دید را از دیوارهای سالن ارائه می داد.

پس از تولید

در نرم افزار Lightroom ابتدا تنظیمات اصلاح لنز (اما افکت مربوط به چشم ماهی را تغییر ندادم)، نوردهی و وایت بالانس را اعمال کردم. سپس کنتراست را افزایش داده و سیاهی ها را از بین بردم. در نهایت برای بهبود ترکیب بندی، گرادیان هایی با نوردهی از پایین را از اطراف به عکس ها اضافه کردم. پس از این عکس ها را در فوتوشاپ ویرایش کردم. به این صورت که ابتدا از Topaz DeNoise جهت از بین بردن نویزهایی استفاده کردم که در نتیجه ی عکسبرداری با ایزوی بالا بود. بعد از آن نیز از Topaz Detail جهت نشان دادن بهتر جزئیات و کنتراست تصویر استفاده کردم.

الزامات

این دقیقاً کاری است که در ابتدا ساده به نظر می رسد اما زمانی که صحبت از منابع مورد استفاده و زمان پیاده سازی می رسد، یک پروژه عظیم می شود. من حدود دو ساعت را برای مشاهدات مقدماتی که شامل بررسی لوکیشن ها و بلندی ها بود صرف کردم. در روز قبل از عکاسی نیز ساعت ها روی موقعیت های نورپردازی و توان فلاش ها کار کردم تا مطمئن شوم که طرح من برای استفاده از یک فلاش غلط است. برای این کار نیز از تک تک فلاش ها استفاده کردم که این کار باعث تخلیه باتری آن ها شده و شارژ مجدد چندین ساعت طول کشید. عکاسی اصلی حدود سه ساعت به طول انجامید. همچنین چند ساعت نیز برای ویرایش عکس ها زمان گذاشتم. در کل حداقل ۱۲ ساعت را برای این کار گذاشتم پس در نظر داشته باشید که اگر چنین کاری را انجام می دهید زمان خود را تنظیم کنید.

عکس های نهایی

دو عکس زیر نسخه های تمام شده عکس های تبلیغاتی در این پروژه هستند:

م

منبع

برگرفته از : Diyphotography

نظرات شما

  1. احسان

    ۲۰ تیر ۱۳۹۴

    ژل های اصلاح تصویر که بهش اشاره شده همون طلق هست ؟

  2. احسان

    ۲۰ تیر ۱۳۹۴

    ژل های اصلاح تصویر که بهش اشاره شده همون تلق هست ؟


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *