سوالاتی برای راهنمایی در مورد ترکیب بندی شما

ترکیب بندی در عکاسی چیزی جز ایجاد تصاویر دلپذیر نیست. این یک جنبه دشوار از عکاسی است، چون واقعا قوانین سفت و سختی در مورد آن وجود ندارد، و بسیاری از جنبه های ترکیب بندی در واقع مربوط به این است که شما چطور دنیا را به طور منحصر به فرد و متفاوت از هر کس دیگری می بینید.

بنابراین اگرچه هیچ دستورالعملی وجود ندارد که شما بتوانید دنبال کنید که همیشه شما را به یک ترکیب بندی خوب هدایت کند، اما من فکر می کنم سوالاتی وجود دارند که شما می توانید از خودتان بپرسید که به هدایت شما در مسیر درست کمک خواهد کرد:

چه چیزی را می خواهید درباره سوژه تان انتقال دهید؟

این سوال خوبی برای شروع است، چون به شما کمک می کند به هسته (مرکز) آنچه که شما را به عکاسی از سوژه تشویق کرد، برسید. در عکاسی طبیعت، گاهی اوقات پاسخ به این سوال تنها این جمله است: «زیباست!» اما سعی کنید عمیق تر از آن فکر کنید، از خودتان بپرسید «چه چیزی سوژه مرا زیبا می کند؟» – و هنگامی که پاسخی برای آن یافتید، به راه های ثبت آن جنبه یا تاکید بر آن در یک تصویر فکر کنید.

به عنوان مثال، زمانی که من برای اولین بار از ترونا پیناکل (Trona Pinnacle) ها در صحرای موهاوی بازدید کردم، بلافاصله تحت تاثیر برجسته بودن آنها در منظره قرار گرفتم، تقریبا مثل آسمان خراش هایی کثیف در صحرا به نظر می رسیدند. بنابراین در تمام تصاویری که آن روز گرفتم، سعی کردم آنها را تا حد امکان برجسته کنم – یا با نزدیک شدن به آنها با یک لنز واید یا با عکاسی از آنها در مقابل یک رشته کوه در دوردست که با آنها در تضاد بود (کنتراست ایجاد می کرد). در سفر دومم، بالاخره عکسی گرفتم که توانست احساس مرا در مورد پیناکل ها ثبت کند:

من عمدا منتظر یک ابر ماندم تا بر آن کوه ها در پس زمینه سایه بیافکند (اما نه بر روی پیناکل ها)، تا کنتراست بیشتری را ثبت کرده و کاری کنم که آن پیناکل ها بیشتر مانند یک خط افق برجسته شوند. من تصویر را به سیاه و سفید تبدیل کردم تا بیشتر بر آن تاکید کنم.

جالب ترین جنبه سوژه شما از لحاظ بصری (ظاهری) چیست؟

گاهی اوقات پاسخ به آن سوال اول سخت است، به خصوص پاسخی که بتوانید به صورت بصری با آن ارتباط برقرار کنید. بنابراین یک سوال ساده تر برای پرسیدن این است: جالب ترین جنبه سوژه شما از لحاظ بصری چیست؟ در مورد تمام المان های آن، و این که از زوایای مختلف چگونه به نظر می رسد، فکر

به عنوان مثال، یکی از چیزهای مورد علاقه من (حداقل از لحاظ بصری) در مورد خشخاش کالیفرنیا حالتی است که از کنار به نظر می رسد – آنها در وسط روز مانند لامپ به نظر می رسند و شگفت انگیرترین سایه ها را در داخل خود دارند:

چه موقع سوژه شما از لحاظ بصری از همیشه جذاب تر است؟

در طبیعت، تقریبا هر چیزی از نظر بصری با فصول تغییر می کند (حتی اگر این تغییر کم باشد). این امر طیف وسیعی از تصاویر ممکن را ایجاد می کند. همچنین دلیل خوبی است که چرا شناخت سوژه و این که چطور در طول سال متفاوت به نظر می رسد، مهم است. بنابراین وقتی برای عکاسی از یک سوژه جدید الهام گرفتید، در مورد این که چه موقع سوژه شما از لحاظ بصری جذاب تر است (و این که چطور این مسئله ممکن است به سوال اول در بالا مربوط باشد)، فکر کنید.

به عنوان مثال، یک گیاه در کالیفرنیای جنوبی که در طول سال تغییر قابل توجهی می کند، گندم سیاه است. در اواخر تابستان، بسیاری از زمین ها خشک می شوند، و گل های گندم سیاه به رنگ قهوه ای مایل به قرمز تیره در می آیند:

جالب است، اما از لحاظ بصری جذاب ترین حالت نیست. در بهار، وقتی گل ها در اوج خود هستند، کمی از لحاظ بصری جذاب ترند. من شخصا فکر می کنم که آنها قبل از این که باز شوند، بهتر از همیشه به نظر می رسند:

آنها درست قبل از این که باز شوند، این خطوط زیبای قرمز و ارغوانی را بر روی خود دارند که وقتی گل ها باز شوند، از بین می رود.

چیز دیگری که در طبیعت دائما در حال تغییر است نور است، بنابراین در مورد این که چه شرایط نوری باعث خواهد شد سوژه شما بهتر از همیشه به نظر برسد یا به شما کمک می کند تا با آنچه که می خواهید در مورد سوژه خود بگویید ارتباط برقرار کنید، فکر کنید.

اینها تنها نقطه شروع هستند

ترکیب بندی، اکتشاف مادام العمر چگونگی دیدن جهان است. بنابراین به این سوالات تنها به عنوان نقاط شروع اکتشاف خود نگاه کنید، و من شما را تشویق می کنم که به پاسخ سوالات بیشتری فکر کنید – هر چیزی که به شما کمک می کند تا به ریشه آنچه که سعی دارید در یک عکس با آن ارتباط برقرار کنید، برسید.

اگر سوال دیگری دارید که دوست دارید هنگام ترکیب بندی یک عکس از خودتان بپرسید، لطفا آن را در قسمت دیدگاه ها پایین این مطلب به اشتراک بگذارید، متشکرم! 🙂

نویسنده: استیو براردی (Steve Berardi)

نظرات شما

  1. محسن پیرنیا

    ۸ آبان ۱۳۹۶

    سلام به همه دوستان.
    سپاس فراوان از لنزک به خاطر این مطلب و همه ی مطالب آموزنده ای که منتشر میکنه….
    سوالی که همیشه برای من مطرح بوده اینه که: چه کار کنم تا بیننده عکس من اون هدفی رو که در ذهن من بوده و باعث شده به طرف اون سوژه ی خاص کشیده بشم متوجه بشه؟
    اصلا آیا چنین چیزی در عکاسی لازمه؟ اگر جواب مثبته در چه ژانرهایی اهمیت بیشتری پیدا میکنه؟


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *