سوژه های عکاسی: در انتظار کشف شدن توسط هنرمند

محمدرضا معصومی: «در دوره فعالیت هنری هر فردی، آثاری وجود دارد که بیشتر از هر چیزی به درون خالق اثر تعلق دارد. این عکس را سال ۸۸ گرفتم. تصویری که دو سه سال بود هر روز می دیدم، ولی به پتانسیل عکس شدنش پی نبرده بودم». در ادامه این مقاله با ما همراه شوید تا ببینیم «نگاه عکاس» چقدر در خلاقیت و موفقیت یک عکس تاثیر گذار است.

نسخه اولیه عکس

ماهی فایتر (که بعدا در فتوشاپ با ماهی چشم تلسکپی تعویض شد – فتومونتاژ) درون عکس همیشه در این تنگ بود. حتی گاهی می مرد! و به روش مکس با اسمی جدید به تنگ خالی اضافه می شد. همگی مثل هم بودند. به ندرت تکان می خوردند و اساسا کم تحرک بودند. تصویر پنجره هم همیشه در تنگ دیده می شد. تیله های شیشه هم زندگی اشرافی! ماهی را در زندانِ بلور فراهم کرده بود. با توجه به اینکه تنگ در کتابخانه بود همیشه در پس زمینه کتاب هایی دیده می شد.

پی نوشت: انیمیشن ماری اند مکس به کارگردانی آدام الیوت ۲۰۰۹

وقتی متوجه پتانسیل بصری و مفهومی این کادر شدم، مثل تنلگری از جا پریدم. انگار باید همین حالا این تصویر را ثبت کنم. فراموش کردم که هر روز این تصویر را دیده ام و اینقدر عجله لازم نیست. فردا هم همین تنگ است و همین ماهی و همین پنجره. فقط یک کار کردم. پس زمینه شلوغ تصویر را با یک کاغذ سفید حذف کردم. همین.

بیشتر بخوانید: آموزش عکاسی مقابل پس زمینه کاملا سفید

لنز ۷۰-۲۴ f/2.8 در فاصله کانونی ۷۰ میلیمتر، فاصله ی مناسبی ایجاد می کرد تا تصویر خودم را در انعکاس شیشه نداشته باشم.

لنزک: بخش سخت کار با انعکاس ها یا آینه ها حذف خودتان (عکاس) از تصویر است. برای این که مجبور نباشید ساعت ها کار پس پردازش انجام دهید، سعی کنید با قرار دادن بدن خود در بیرون از کادر، بازتاب خود را از صحنه حذف کنید. بیشتر بخوانید.

برای فرار از محوی بیش از حد (مات شدن زیادی عکس) دیافراگم ۸ را انتخاب کردم و در نتیجه ناگزیر به استفاده از حساسیت ۲۰۰۰ بودم.

این تمام ماجرای این عکس بود…

به نظر شما این عکس چه می گوید؟

وب سایت رسمی محمدرضا معصومی

mrmasoumi.ir

نظرات شما

  1. اسماعیل مرزبان

    ۱۷ مرداد ۱۳۹۶

    باسلام ،مسلما‍َ باتوجه به طرز قرار گرفتن ماهی که سر و چشمهای ماهی بطرف پنجره ای که در روبرویش نمایان است ودر عکس بعدی تقلائی که این ماهی از خود نشان میدهد حتما تلاش برای رهائی است . اسماعیل مرزبان

  2. 110ermya

    ۱۵ مرداد ۱۳۹۶

    از زبون ماهی……من دیگه خسته شدم ازین قفس تُنگ دوست دارم برم جایی که محدودیت نباشه…خدایا یعنی میشه اون پنجره باز بشه و من هرچی زودتر برم پیش دوست و رفیقام؟ مادرم منتظر منه و منه تنها از هروز تیله بازی کردن خسته شدم باید برم به دور دست ها…جایی ک هیچ وقت نخوام باایستم بخاطر مانعی مثل تنگ آب….


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *