نقاط قوت و ضعف لنزهای ماکرو برای عکاسی پرتره

برخی از عکاسان عاشق استفاده از لنزهای ماکرو برای عکاسی پرتره هستند. برخی دیگر نیز از آن ها متنفرند. لنز های ماکرو برای عکاسی پرتره نقاط قوت و ضعفی دارند که این استفاده از آن ها را برای عکاس به یک انتخاب شخصی بدل می سازد. در این مطلب لنزک خواهیم گفت که چرا لنز های ماکرو برای عکاسی پرتره عالی هستند و اینکه از چه نظر برای پرتره لنز های ضعیفی محسوب می شوند.

حرفه من به عنوان یک عکاس پرتره، با یک لنز ماکرو آغاز شد. قبل از این که من دوربینم را به سمت حتی یک انسان نشانه بگیرم، یک عکاس طبیعت وسواسی و تفننی کار بودم که اغلب از مناظر عکس می گرفتم. در آن زمان من لنز ماکروی Nikon 35-70mm f/2.8 قدیمی پدرم را قرض گرفته بودم تا عکاسی از طبیعت را بسیار نزدیک تر از چیزی که همیشه عادت داشتم، تجربه کنم. علیرغم این که آن لنز، لنز ماکروی خوبی نبود، من از تجربه جدید عکاسی از طبیعت کوچک به جای طبیعت گسترده و عظیم کاملا لذت می بردم. بنابراین، من لنز ماکروی Tokina 100mm f/2.8 را خریدم، که برای عکاسی از چیزهای ریزه میزه از آن استفاده می کردم، تا وقتی که شروع به تجربه پرتره ها کردم، که به سرعت مرا به ترک عکاسی طبیعت سوق داد.

در ادامه به مزایا و معایب لنز های ماکرو برای عکاسی پرتره خواهیم پرداخت:

الف

نقاط قوت لنزهای ماکرو برای عکاسی پرتره

یک لنز ماکروی واقعی ۱:۱ به طرق مختلف، نقش یک لنز پرتره فوق العاده را ایفا می کند. به خصوص برای عکاسانی که در درجه اول می خواهند پرتره های نسبتا نزدیک مانند عکس های سر و شانه (هدشات) بگیرند.

لنزهای ماکرو جزئیات برجسته ای دارند

لنزهای ماکرو، به عنوان لنزهایی که برای ثبت کوچک ترین جزئیات طراحی شده اند، به ارائه برخی از شارپ ترین جزئیات مشهور هستند. هنگامی که فوکوس کردن مد نظر باشد، یک لنز ماکروی خوب می تواند آنقدر واضح و شارپ باشد که لنزهای کمی به پای آن می رسند. این امر به ایجاد تصاویر بسیار تمیز و شارپی که برای چاپ عالی هستند، کمک می کند.

لنزهای ماکرو اغلب در فواصل کانونی شگفت انگیزی برای عکاسی پرتره موجود اند

درحالیکه لنزهای ماکرویی وجود دارند که این قالب را می شکنند، اما اکثر لنزهای ماکرو در بازار ارائه دهنده فواصل کانونی مناسبی برای عکاسی پرتره هستند. رایج ترین فاصله کانونی ماکرو در حدود ۱۰۰ میلیمتر است که بسیاری از عکاسان سر و شانه (هدشات) آن را به عنوان فاصله کانونی عالی ای برای پرتره های هدشات توصیف می کنند.

لنزهای ماکرو از نزدیک فوکوس می کنند

آیا تا به حال در شرایط عکاسی با یکی از لنزهای معمولی خود بوده اید که در آن دوربین برای فوکوس دچار مشکل شده و به تقلا کردن بیفتد؟ و این ادامه یابد تا وقتیکه متوجه شوید چند سانتیمتر بیش از حد امکان به سوژه نزدیک بوده اید؟ من اغلب با این مشکل مواجه می شوم، ترکیب بندی ای که هدف من است تنها کمی از آنچه که لنز من اجازه می دهد نزدیک تر می باشد. این مشکل با یک لنز ماکرو حل می شود. چراکه لنز های ماکروی واقعی، «حداقل فاصله فوکوس» کمی داشته و به عکاس اجازه می دهند دوربین را به سوژه نزدیک کرده و بدون مشکل فوکوس کند. شما حتی هیچ وقت هنگام عکاسی پرتره با لنز ماکرو قرار نیست آنقدر به سوژه نزدیک شوید که به حداقل فاصله فوکوس لنزتان برسید.

لنزک: حداقل فاصله فوکوس (minimal focus distance) به کوتاه ترین فاصله ای گفته می شود که لنز در آن قادر به انجام فوکوس می باشد. این فاصله در دوربین های DSLR از علامت صفحه کانونی روی بدنه دوربین تا سوژه محاسبه می شود، نه از المان جلویی لنز. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح به مطلب «درک بزرگنمایی در عکاسی ماکرو» لنزک مراجعه نمایید.

ب

نقاط ضعف لنزهای ماکرو برای عکاسی پرتره

متاسفانه، لنزهای ماکرو شامل جنبه های منفی نسبتا شدیدی نیز هستند که هنگام ارزیابی این که آیا لنز پرتره بعدی شما خواهند بود یا نه، نمی توان آنها را نادیده گرفت.

لنزهای ماکرو تاریک تر هستند

به طور کلی، لنزهای ماکرو معمولا به اندازه یک پله نوری یا بیشتر تاریک تر از یک معادل غیر ماکرو در فاصله کانونی یکسان هستند. سریع ترین لنزهای پرایم ماکرو در بازار، لنزهای با حداکثر گشودگی f/2.8 می باشند. این مشکل با لنزهای ماکروی ۱:۱ بیشتر هم می شود، چراکه آنها وقتی نزدیک تر از بینهایت فوکوس می کنند، دیافراگم بیشینه را از دست می دهند. این تنها بخشی از فیزیک نحوه دستیابی یک لنز ماکرو به فوکوس نزدیک خود است، واقعا تولیدکنندگان نمی توانند برای جلوگیری از آن کاری کنند. نیکون این را در دوربین گزارش می دهد تا به شما اجازه دهد بدانید چه اتفاقی می افتد (که ممکن است باعث شود یک کاربر ماکروی جدید فکر کند که لنز او به درستی کار نمی کند)، کانن این اطلاعات را در دوربین به اشتراک نمی گذارد. به عنوان مثال، لنز ماکروی Sigma 150mm f/2.8 من هنگام عکاسی پرتره هدشات حداکثر گشودگی دیافراگمی که ارائه می دهد بین f/3.0-f/3.5 است. اگر شما به دنبال لنزی می گردید که نرم ترین عمق میدان کم (یک پس زمینه خیلی مات یا تار) را ارائه دهد، یک لنز ماکروی ۱:۱ احتمالا برای شما مناسب نخواهد بود.

لنزک: منظور از لنز سریع (fast lens) لنزی است که گشودگی دیافراگم یا حداکثر دیافراگم بالایی داشته باشد (دیافراگم آن خیلی باز شود – مثل f/1.2) که نتیجه آن ورود نور بیشتر و امکان انتخاب سرعت شاتر سریع تر است. از این رو به این لنز ها، لنز های سریع گفته می شود.

لنزهای ماکرو فوکوس خودکار آهسته تری دارند

بسیاری از لنزهای ماکرو سوئیچی برای محدود کردن محدوده فوکوس برای کمک به کاهش این مشکل دارند، اما یک واقعیت داشتن یک محدوده فوکوس بسیار بزرگتر این است که لنز محدوده بسیار بیشتری برای اسکن کردن به منظور فوکوس خودکار برای قفل کردن دارد. این بدین معنی است که اگر شما دارید در شرایطی عکس می گیرید که در آن فوکوس خودکار سریع و دقیق در اولویت است، یک لنز ماکرو احتمالا قرار است شما را ناامید کند. همچنین من شخصا متوجه شده ام که حداقل در لنزهای ماکرویی که دارم، فوکوس خودکار (autofocus) معمولا از لنزهای پرایم غیر ماکرو با قیمت مشابه، دقت کم تری دارد.

لنزهای ماکرو گران قیمت هستند

یک لنز ماکرو یک محصول تخصصی برای تولیدکنندگان است، که یعنی هزینه ساخت بیشتر، و فروش کمتری دارد. این بدین معنی است که آنها معمولا برچسب قیمت گران تری دارند (هرچند استثنائاتی وجود دارد، مثل لنز ماکروی Tokina 100mm f/2.8، که قیمت آن بسیار مناسب است).

لنزهای ماکرو می توانند «بسیار» شارپ باشند

وضوح شگفت انگیزی که من به عنوان یک مزیت به آن اشاره کردم را به یاد می آورید؟ این تا حدی می تواند مضر نیز باشد، چون آن وضوح افراطی لکه ها و عیب ها را با وضوح فوق العاده نمایان ساخته، بنابراین باعث افزایش حجم کار پس پردازش و روتوش می شود. برای برخی از عکاسان آن وضوح کامل حیاتی است، برای برخی دیگر یک نقص است. اگر شما جزء دسته دوم هستید، یک لنز ماکرو، لنز مناسبی برای شما نیست.

لنزهای ماکرو معمولا مشکل دَم گیری فوکوس (Focus breathing) دارند

دَم گیری فوکوس (Focus breathing) به تغییر فاصله کانونی هنگام تغییر فاصله فوکوس لنز گفته می شود – یعنی کادر عکس بدون حرکت دادن دوربین تغییر می کند. تقریبا تمام لنزها تا حدی این مشکل را دارند. از بین تمام لنزهای من، لنزهای ماکرو، احتمالا به دلیل فاصله فوکوس بسیار طولانی، بیشتر از همه این مشکل را دارند. به عنوان مثال، لنز ماکروی ۱۵۰mm من زمانیکه در محدوده پرتره سر و شانه (هدشات) فوکوس شود، به یک لنز ۱۳۵mm نزدیک تر است. که شخصا برای من اصلا اهمیتی ندارد، چون حس می کنم لنز ۱۳۵mm فاصله کانونی پرتره کاملی برای عکس های هدشات است، اما این قطعا یک عیب شایان ذکر است.

نتیجه گیری

لنزهای ماکرو می توانند لنزهای پرتره فوق العاده ای باشند، البته بسته به نیازها یا اولویت های شما برای یک عکس خاص، آنها می توانند لنزهای پرتره ضعیفی نیز باشند. هنگام تصمیم گیری در مورد این که کدام لنز پرتره را باید بخرید، در ذهن داشته باشید که کدام یک از عوامل بالا بیشتر از همه برای شما مهم هستند، در این صورت به راحتی قادر به تعیین اینکه آیا یک لنز ماکرو برای شما مناسب است یا نه خواهید بود.

من شخصا با وجود این که لنزهای ماکروی زیادی دارم، هنوز هم در مورد آنها مرددم. در برخی شرایط من نتایج آنها را تحسین می کنم، در شرایط دیگر از آنها ناامید می شوم. با این حال بیش از هر چیز، من فکر می کنم که باید بفهمید آیا یک لنز ماکرو به خوبی متناسب با جریان کاری شما هست یا نه.

نویسنده: رایان کوپر (Ryan Cooper)

م

منبع

برگرفته از: fstoppers


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *