کادربندی عکسهای پرتره – چطور عکس پرتره ای حرفه ای و فراموش نشدنی بگیریم (قسمت دوم)

در مطلب پیشین لنزک به سه نکته کادربندی و ترکیب بندی عکس های اشاره کردیم. امروز قسمت دوم این مطلب و سه نکته باقی مانده را خدمت شما ارائه می کنیم.

برای خواندن نکات یک تا سه به مطلب پیشین لنزک « کادربندی عکسهای پرتره – چطور عکس پرتره ای حرفه ای و فراموش نشدنی بگیریم (قسمت اول)» مراجعه نمایید.

۴

چگونه از ناهمخوانی پس زمینه جلوگیری کنیم

عکاسی از این مجسمه ها زمانی نمی برد اما ایجاد پس زمینه ای که باعث نشان دادن تاریخ مجسمه ها می شود، و با عکس هماهنگی داشته باشد زمان بر است.

شخصیت دادن به سوژه و دانستن این که چی چیزی از او می خواهید ثبت کنید قسمت راحت عکاسی است. مشکل اینجاست که وقتی تمرکز خود را روی سوژه می گذارید از پس زمینه غافل می شوید و متوجه اتفاقاتی که در پس زمینه می افتد و چیزهایی که در آن قرار دارند نمی شوید.

این جزئی از خصلت های انسان است، اما به عنوان یک عکاس باید همه چیز را همانطور که هست ببینید و چیزی را از قلم نیاندازید، چرا که در عکس این جزئیات به راحتی قابل رویت است و می تواند در تخریب عکستان نقش بزرگی داشته باشند. این حتی می تواند تمرکز را از روی سوژه اصلیتان بردارد.

نگاه اول شما باید به سوژه باشد، ولی در کنار آن باید همیشه نگاهی هم به پس زمینه داشته باشید، ممکن است بعد از نگاه کردن به سوژه زاویه و نور خود را تنظیم کرده باشید که اگر به پس زمینه دقت نکرده باشید )در صورت داشتن پس زمینه ای نامناسب) همه افکار و تنظیمات شما بیهوده خواهند بود.

ممکن است بتوانید برای گرفتن نتیجه ای بهتر سوژه خود را حرکت دهید، اما برای عکاسی از مجسمه ( مانند عکس بالا ) چنین امکانی وجود نخواهد داشت.

به اولین کادری که به ذهنتان می رسد بسنده نکنید، در مکانی که این عکس تهیه شده ۳ مجسمه دور یک میز قرار داشتند، در پشت آنها پنجره ای بود که نور بسیار زیادی از آن به داخل اتاق وارد می شد.

با گذشتن زمانی اندک پس زمینه ای که با سوژه ها هماهنگ باشد را پیدا کردیم. و با کمی چرخش به دور میز پنجره را از کادر خارج کردیم تا به نور بهتری دست پیدا کنیم.

بهتر است که کادر عمودی را هم امتحان کنید. با عکاسی از دیدی که خودمان از این مجسمه ها داریم کمی مجسمه ها را غیر عادی نشان می دهیم، اما وقتی دوربین را در راستای میز قرار دادیم سوژه ها را بزرگتر نشان دادیم. ممکن است برای نتیجه بهتر مجبور شوید کادرتان را عمودی تنظیم کنید.

راه دیگری برای پیدا کردن پس زمینه مناسب، استفاده از زوم است. عکسهای با فاصله کانونی بالا خیلی جذابترند و یکی از مزایای این عکسها کم شدن پس زمینه و از بین رفتن چیزهایی است که می توانند حواس بیننده را به خود پرت کنند.

در عکاسی با فاصله کانونی بالا راحت تر می توان فضای پس زمینه را کنترل کرد، ولی وقتی می خواهید عکسی عریض داشته باشید کنترل کردن پس زمینه عکس بسیار سخت تر است. البته در عکس بالا ما از کادری عریض استفاده کردیم و توانستیم با استفاده از پس زمینه مناسب جلوه بهتری به عکس بدهیم.

۵

استفاده از آسمان به عنوان پس زمینه

به دلیل وجود غبغب و سوراخ های بینی معمولاً عکسهای از زاویه پایین جلوه خوبی ندارند، ولی گاهی اوقات استثناء هایی وجود خواهند داشت.

خیابان های حومه شهر معمولا برای پس زمینه مناسب نیستند، به همین دلیل مجبوریم برای این پرتره از آسمان به عنوان پس زمینه استفاده کنیم.

البته به خاطر کوچک بودن صورت سوژه (نسبت به کل کادر) در این عکس، این زاویه صورت را بد شکل نکرده است.

آسمان می تواند پس زمینه مناسبی برای عکاسی پرتره باشد، اما باید آبی بوده و هوا ابری نباشد. آسمان ابری می تواند خیلی از سوژه روشنتر باشد و حواس بیننده را پرت کند، در این سبک عکاسی حواستان به چشمهای سوژه باشد.

در این گونه عکاسی باید سوژه نگاهی معنا دار به دوردست داشته باشد. اگر سوژه به دوربین نگاه کند این حس را به بیننده می دهد که سوژه در این فکر است که «چرا عکاس اینطور روی زمین دراز کشیده است؟!»

۶

کی و چگونه از تضاد یا کنتراست در پرتره استفاده کنید

این عکس در ابتدا رنگی گرفته شده، اما به دلیل تضاد نوری که در آن وجود دارد، به صورت سیاه سفید بسیار بهتر است.

کلمه Photography (عکاسی) از کلمه ای دو بخشی به زبان یونانی گرفته شده: Phos به معنای نور و Graphis به معنای قلم نقاشی، که معنای لغوی آن «نقاشی با نور» است. در این کلمه هیچ حرفی از سافت باکس، رفلکتور و یا وسیله دیگری نیامده است. پس اینطور فکر نکنید که همه عکسها را باید بسازید، در حقیقت زیباترین عکسها آنهایی هستند که از طبیعت ثبت شده اند، نه آنهایی که ساخته می شوند.

این عکس وقتی گرفته شده که برق رفته بوده و سوژه با چراغ قوه بازی می کرده است.

درست است، تمام قوانین عکسهای پرتره در این عکس زیر پا گذاشته شده اند، نوع نور به کار رفته در آن نا درست است و از سمتی اشتباه می تابد، سوژه در مرکز تصویر قرار دارد که معمولاً جلوه خوبی ندارد. حتی عکس وضوح خوبی ندارد، اما واقعاً اینها چه اهمیتی دارند؟

این عکس به ما نشان می دهد که چطور می توان از اصول تاریکی و روشنایی به زیبایی دیگر مزایای عکاسی پرتره استفاده کرد. تاریکی و سیاهی قسمتهایی از عکس نقاط مرده ای نیستند، این قسمتها به جلوه دار شدن قسمتهای نورانی و در نهایت کل عکس کمک می کنند.

ترکیب قسمت های روشن و تاریک باعث ایجاد توازن در عکس می شود.

درست است که نورها و سایه های خشن برای عکاسی از خانم ها مناسب نیستند، ولی شاید این بدین دلیل باشد که ما از عکس خانم ها انتظار نمایش نرمی و لطافت داریم برعکس چیزی که در عکاسی از مردان انتظار داریم (نمایش قدرت برای مثال).

عکاسی در حالت رنگی به ما اجازه نمی دهد تا حضور، عدم حضور، شدت نور و در نهایت نقش کلی نور در ترکبیب بندی را درک کنیم. شما در عکسهای سیاه و سفید بهتر می توانید تأثیر نور را ببینید.

خیلی خوب است که می توانیم عکسها را رنگی بگیریم و بعداً بر روی کامپیوتر آن را به سیاه و سفید تبدیل کنیم، اما عکاسی به صورت سیاه و سفید با خود دوربین امکان دیدن عکسها را بر روی LCD دوربین به ما می دهد، امکانی که عکاسان قدیمی از آن بی بهره بوده اند.

نظرات شما

  1. habibeh-jafarpoor

    ۱۰ شهریور ۱۳۹۴

    سلام.مطالبتون خیلی خوب هست فقط من نمیتونم سیو کنم هر چقدر تلاش میکنم نمی تونم ثبتنامکنیم بعد اینکه در باره کادر بندی هم مطالب زیاد بزارین تشکر


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *