نکات آموزشی مقدماتی عکاسی از ورزش های موتوری – قسمت دوم

سلام، استنلی هارپر هستم و به قسمت دوم نکات عکاسی از ورزش های موتوری برای مبتدیان خوش آمدید. شما می توانید قسمت اول را از اینجا بخوانید. در آن مقاله، من به تجهیزات عکاسی و تنظیمات دوربین پرداختم و نکات دیگری را برای هر کسی که به عکاسی از یک مسابقه فکر می کند، مطرح کردم. در قسمت دوم، قصد دارم برخی از آماده سازی های اساسی که خودم انجام می دهم و نوع عکس هایی که به دنبال ثبتشان هستم را پوشش دهم.

در دنیای مسابقات آفرود، به تصویر کشیدن اتومبیلی که خاک به اطراف می پاشد، یک عکس ضروری و بسیار مطلوب است. وقتی خورشید در افق پایین است، با آن نور طلایی جادویی که خاک های معلق در هوا را برجسته و اغراق آمیز می کند، جادو اتفاق می افتد.

یک برنامه داشته باشید

من از اولین مسابقه ام در سال ۲۰۱۲ عکاسی کردم. روز مرطوب و سردی بود. تنها یک ماه بعد، من به مسیر مسابقه برگشتم و پس از آن تقریبا یک سال بعد بود که دوباه برای عکاسی رفتم. بعد از آن سومین مسابقه، من خوشحال و راضی نبودم. از عکس هایی که می گرفتم راضی نبودم، بنابراین مسیری را برای تبدیل شدن به یک عکاس ورزش های موتوری بهتر در پیش گرفتم. با گوش دادن به برخی پادکست ها و مطالعه کار عکاسان دیگر، من بالاخره به نقطه ای رسیدم که احساس می کردم برای برداشتن گام های جدی آماده ام.

یکی از کارهایی که من انجام دادم این بود که شروع کردم با یک «برنامه از پیش تعیین شده» به مسابقات بروم. قصد من از داشتن یک برنامه این بود که روزم را آسان تر و کم دردسرتر کنم، و بتوانم عکس های بهتری بگیرم. من برنامه را نمی نوشتم، تنها یک یادداشت ذهنی از آن برمی داشتم. بسته به این که آیا قبلا در آن جاده بوده ام یا نه، مشخص می شود که برنامه چقدر جامع خواهد بود. اگر با مسیر آشنا باشم، آنوقت لیستی از مکان هایی که باید از آنجا عکس بگیرم خواهم داشت و احتمالا نوع عکس هایی که قصد دارم در هر مکان بگیرم را نیز در آن می گنجانم. البته، اگر قبلا در آن مسیر نبوده باشم، آنوقت باید بسته به محل فورا برنامه را تنظیم کنم، البته این کار شاقی نیست. اگرچه من به برنامه بسیار پایبندم، اما ذهنم را باز نگه می دارم. به عبارت دیگر من همیشه به دنبال نقاط متفاوت هستم، حتی در مسیرهایی که قبلا در آنجا بوده ام. به خصوص در مورد مسابقات آفرود (رانندگی خارج از جاده)، ممکن است به دلیل باد مجبور باشم بعضی چیزها را تغییر دهم. درحالیکه من عکاسانی را دیده ام که فقط به خاطر این که ممکن است آنجا یک محل عکاسی عالی باشد یک گوشه می نشینند و یک تن گرد و غبار می خورند، اما اگر در آن جایی که من می خواهم باشم باد بر روی خاک ها بوزد، من جا به جا می شوم. من از مزایای ایستادن در خلاف جهت باد قدردانی می کنم.

این عکس از دومین مسابقه ای است که من عکاسی کردم. من آن روز یک برنامه نداشتم، اما بعد از این که راهم را در مسیر پیش گرفتم، یک گودال گِل پیدا کردم که متوجه شدم اگر به اندازه کافی آنجا می ماندم، ممکن بود بتوانم عکس مناسب و رضایت بخشی بگیرم.

انتظار اتفاقات غیر منتظره را داشته باشید

در مقاله قبلی، من در مورد ایمنی در عکاسی از ورزش های موتوری نوشتم، که امری واضح است. قرار است سقوط، چرخش، واژگونی، و فجایع دیگری رخ دهد که می تواند برای یک مسابقه دهنده اتفاق بیفتد. ما در اینجا شرح می دهیم که چگونه باید در چنین شرایطی آماده باشید.

در سال ۲۰۱۴، من آنقدر خوش شانس بودم که بتوانم از مسابقه The King of The Hammers (کینگ آف همرز – پادشاه ضربه ها) در جانسون ولی کالیفرنیا عکس بگیرم. مسابقه در لیست آرزوهای من از مسابقاتی که می خواستم از آنها عکس بگیرم قرار داشت و من با شرکتی که فیلم مسابقه را می ساخت ارتباط برقرار کردم. در اولین روز تعیین صلاحیت، مسابقه دهندگان باید به شدت از یک تپه پایین می آمدند و خط پایان در پایین تپه بود.

من فقط ایستاده بودم، و از ماشین های اینجا و آنجا عکس می گرفتم و با یک تماشاگر که برای دیدن مسابقه از انگلستان آمده بود، گپ می زدم. من واقعا توجهی به ماشین هایی که از تپه پایین می رفتند نداشتم تا وقتی که ناگهان نگاهم به ماشینی افتاد که نتوانسته بود از تپه پایین بیاید. در آن لحظه بود که من شروع کردم به ردیابی و دنبال کردن ماشین هایی که از آن تپه پایین می آمدند. مدت زیادی نگذشته بود که من نه تنها اولین عکسم از یک صانحه در مسابقه را گرفته بودم، بلکه یکی از تماشایی ترین عکس ها از آن رویداد شده بود. شمار زیادی از عکاسان رسانه های مختلف در آنجا حضور داشتند، اما تا آنجا که به یاد دارم تنها ۱ یا ۲ نفر موفق به ثبت این صانحه شده بودند و عکس من بهترین زاویه را داشت.

هرچند اگر راستش را بخواهید، من شروع کردم ماشین را درست تا خط پایان دنبال کنم که از طریق منظره یاب متوجه شدم که ماشین در کادر کمی ناقص افتاده است، بنابراین روی آن برگشتم و آن موقع بود که شروع به واژگون شدن کرد. من توانستم حدود ۲۰ فریم از آن صانحه بگیرم.

برگرفته از مجموعه تصاویر صانحه ای که من در سال ۲۰۱۴ از King Of The Hammers گرفتم، من تقریبا وقتی که دست از ردیابی ماشین برداشتم شانسم را برای به تصویر کشیدن لحظه برخورد به زمین از دست دادم.

از آنجا که بخت با من یار بود، چند ماه بعد وقتی برای عکاسی به مسابقه ای دیگر رفتم و داشتم در خط پایان مسابقه عکس می گرفتم، دومین عکسم از یک صانحه را ثبت کردم.

بنابراین برای اتفاقات کوچک، بزرگ و متوسط آماده باشید. این لیست من از عکس هایی است که سعی می کنم در یک مسابقه بگیرم:

عکس های کاندید (تصادفی و بی هوا)

عکس های کاندید عکس هایی هستند که می توانند کار شما را خاص کنند. من چندین بار از یک گالری تصاویر مسابقه دیدن کردم و گالری از یک فرمول دقیق پیروی می کرد. مسابقه دهندگان در نقطه A، مسابقه دهندگان در نقطه B و مسابقه دهندگان در نقطه C. این کل گالری است و هیچ یک از تصاویر واقعا برجسته نیستند. عکس های کاندید می توانند چشم یک بیننده را در مسیر خود متوقف کنند. عکس های کلوزآپ از رانندگانی که در ماشین های خود منتظر شروع مسابقه نشسته اند، مقامات مسابقه در اجتماع رانندگان، خدمه مسابقه که آچارها را می چرخانند، هیجان پیروزی و عذاب شکست و یا شکار کردن لحظه های اتفاقی چون صوانح. عکس های کاندید می توانند سطح را شکافته و چشم بیننده را به سمت داستان و عمق مسابقه جلب کنند.

این یکی. من آن را هنگام صبح با استفاده از عمق میدان کم، و فوکوس بر روی کمک راننده در آینه درحالیکه خورشید توسط آینه مسدود شده بود، گرفتم.

یک راننده قبل از تعیین صلاحیت در مسابقه.

عکس های واید بگیرید

قبل از این که من در مورد استفاده از زوایای باز (فاصله کانونی کم) در مسابقات بنویسم و این مطلب را کمی باز کنم، باید جنبه ایمنی را دوباره تکرار کنم. استفاده از یک لنز واید ممکن است نیازمند این باشد که عکاس واقعا به ماشین ها نزدیک شود و وقتی من می گویم واقعا نزدیک، اگر به حرفم توجه نکنید ممکن است سر از منطقه خطر در بیاورید.

من دوست دارم با لنز کیت ۵۵-۱۸ میلی متری ام که روی ۱۸ میلی متر تنظیم شده، عکس بگیرم. ظاهری که ایجاد می کند واقعا می تواند یک تصویر را برجسته تر از بقیه گالری کند. برای گرفتن عکس با این لنز، من ابتدا جایی مناسب برای استفاده از آن پیدا می کنم. دو تا از بهترین مکان هایی که من پیدا کردم، یکی در قسمت گودال بود که در آن ماشین ها آهسته هستند (در این مورد در نکته بعد بیشتر توضیح می دهم) و یکی در بالای یک صخره که من را حدود ۳ متر بالاتر از مسیر می برد.

گرفته شده با فاصله کانونی ۱۸ میلی متر با سرعت شاتر آهسته، من توانستم یک نمای منحصر به فرد را ثبت کنم که معمولا زیاد ندیده ام.

یکی از دلایل دیگر برای استفاده از فواصل کانونی کم تر (ثبت عکس های واید یا عریض)، به تصویر کشیدن و شامل کردن محیط اطراف مسابقه در کادر است. حتی با لنزهای معمول ۲۰۰-۷۰ یا ۳۰۰-۷۰ نیز ممکن است قادر به کادربندی یک عکس با یک یا چند ماشین همراه با یک دسته از تماشاگران، یا بیابان که نقش بزرگی در مسابقه ایفا می کند، باشید.

من این عکس را با فاصله کانونی ۳۰۰ میلی متر بر روی دوربین کراپ سنسورم گرفتم. این تصویر را عریض ثبت کردم چون می خواستم ماشینی را که در این مسابقه توسط یک هلی کوپتر دنبال می شد، در کادر جای دهم.

سرعت شاتر را پایین آورید

احتمالا عکس هایی از مسابقات اتومبیل رانی دیده اید که تنها چیز واضح و شارپ در کادر خود ماشین بوده است – چنین عکس هایی به زیبایی حس حرکت و سرعت را منتقل کرده و شگفت انگیز هستند.

برای گرفتن چنین عکس هایی، باید از تکنیک عکاسی پنینگ (panning) استفاده کنید که در ادامه توضیح خواهم داد.

اولین کاری که شما باید انجام دهید، انتخاب محل عکاسی است. من یک بخش سر راست از مسیر را ترجیح می دهم. چیز بعدی که شما باید در مورد آن فکر کنید فاصله کانونی است. من متوجه شده ام که گرفتن این نوع عکس ها با یک لنز بلند (دارای فاصله کانونی بالا) آسان تر است. این کار را می توان با لنز های واید نیز انجام داد که به این نیز خواهیم پرداخت.

لنزک: در تکنیک پنینگ، عکاس یک سرعت شاتر آهسته تنظیم کرده و پس از فشردن دکمه شاتر سوژه متحرک (که در اینجا ماشین است) را با دوربین نشانه رفته و دنبال می کند. بدین صورت تصویری ایجاد می شود که در آن سوژه اصلی واضح و شارپ بوده و بقیه کادر دارای ماتی حرکت (motion blur) خواهد بود.

هنگامی که شما نقطه ای که می خواهید از آنجا عکس بگیرید را پیدا کردید، کار بعدی تجسم یک منطقه در مسیر است. من به طور ذهنی سه نقطه را در ذهنم علامت گذاری می کنم. نقاط A و B و C. نقطه A جایی خواهد بود که من عکاسی را شروع می کنم. B نقطه ای خواهد بود که از قبل بر روی آن فوکوس کرده ام و نقطه C جایی خواهد بود که من عکاسی را به پایان می رسانم.

هنگامی که این کار انجام شد، من سرعت شاترم را انتخاب می کنم. من معمولا از سرعتی حدود ۱/۴۵ ثانیه شروع می کنم. بعد از آن، من به منطقه ام بر می گردم و بر روی نقطه B پیش فوکوس می کنم. در این مرحله، من آماده ام.

من (از بالا) به مسیر قبل از نقطه A نگاه کرده و صبر می کنم. هنگامی که یک ماشین آمد، من ماشین را از طریق منظره یاب ردیابی می کنم. وقتی ماشین به نقطه A می رسد، من دکمه شاتر را فشار داده و آن را دنبال می کنم تا وقتی که ماشین به نقطه C می رسد و آنگاه عکاسی را متوقف می کنم.

اکنون وقتی ماشین در حال آمدن است و شما در حال عکاسی هستید، دوربین را با تراز نگه داشتن در سراسر حرکت، دنبال می کنید. من توصیه های مختلفی در مورد این که در حین انجام این کار چطور باید دوربین را نگه داشت، دیده ام. توصیه من این است که کاری را بکنید که برای شما بهتر جواب می دهد. شما درباره فوکوس نگران نیستید، شما تنها در مورد دنبال کردن ماشین در حین تراز نگه داشتن دوربین نگران هستید. نکته ای که من به شما توصیه می کنم این است که تا وقتی دارید ماشین را دنبال می کنید و عکس می گیرید، پاهایتان را روی زمین محکم نگه داشته و بدن خود را از کمر به بالا بچرخانید –یعنی برای دنبال کردن ماشین با دوربین حین عکاسی، بدنتان را از کمر به بالا بچرخانید.

من بعد از این که کارم با ماشین اول تمام شد، تصاویر را مرور می کنم، به خصوص عکسی که در آن ماشین از نقطه B عبور می کند. من به دنبال شارپ ثبت شدن بدنه ماشین هستم. اجازه ندهید صفحه LCD شما را فریب دهد، بر روی تصویر زوم کرده و به چندین بخش مختلف ماشین نگاه کنید تا ببینید آیا همه چیز در فوکوس واضح و شارپ است یا نه.

به طور معمول، اولین سری از عکس ها رضایت بخش نخواهند بود. بنابراین اگر سرعت شاتر و چرخش بدن من با سرعت ماشین مطابقت نداشتند، سرعت شاتر را کمی افزایش خواهم داد.

شما ممکن است در ابتدا برای استفاده از این تکنیک خیلی تقلا کنید، اما به کار خود ادامه دهید و دست از تلاش بر ندارید. ما اگر خودمان را به چالش نکشیم به هیچ جایی نمی رسیم.

من با کاهش سرعت شاتر به ۱/۹۰ ثانیه توانستم با ثبت آن ماتی حرکت جادویی، جذابیت این عکس را بیشتر کنم.

سرعت شاتر آهسته و لنز واید

باز هم لازم است تکرار کنم که شما باید قبل از انجام این کار در مورد آن فکر کنید. روش خود را بهبود دهید و لنز واید را به تکنیک سرعت شاتر آهسته اضافه کنید. نتایج را بررسی کرده و تصمیم بگیرید که آنها را دوست دارید یا نه. من شخصا عاشق نتایج هستم، اما این یک مسئله شخصی است.

۱۸ میلی متر با سرعت شاتر ۱/۱۵ ثانیه، به دست آوردن جای مناسب و زمان مناسب برای گرفتن این عکس ها ممکن است بسته به محل غیر ممکن باشد. اگرچه به نظر می رسد که ماشین فوق العاده سریع حرکت می کند، در واقع سرعت آن حدود ۴۰ کیلومتر بود.

پاشیدن خاک

البته، این مسئله مربوط به عکاسی بر روی آسفالت نیست، اما اگر شما در حال عکاسی از مسابقه بر روی خاک، به خصوص دوچرخه سواری بر روی خاک و آفرود هستید، این عکس ها خودشان را به بیننده نشان می دهند. بهترین مکان برای گرفتن این عکس ها در پیچ هاست. وقتی دوچرخه یا ماشین وارد پیچ می شوند و راننده دسته دوچرخه را می چرخاند یا پدال گاز را فشار می دهد، خاک زیادی به وسیله لاستیک های عقب به هوا می پاشد که جلوه زیادی به عکس می بخشد. در این عکس ها، بهترین کار این است که سرعت شاتر را بالا برده تا پاشیدن خاک را ثابت یا فریز کنید. با سرعت شاتر سریع خاک های به هوا پاشیده شده واضح و شارپ ثبت خواهند شد.

اگرچه من به عکاسی از خاک سرخ اوکلاهاما که به هوا می پاشد عادت کرده ام، اما شن و ماسه بیابان های کالیفرنیا گرفتن این عکس ها را کمی آسان تر کرد.

در تعقیب نور

تعقیب نور کاری است که ما به عنوان عکاس باید انجام دهیم. ما بر اوقاتی از روز که خورشید در آن موقعیت جادویی قرار می گیرد تا بهترین نور را ارائه دهد تمرکز می کنیم، که برای عکاسی از ورزش های موتوری نیز به همین صورت است.

کارهای زیادی هست که شما می توانید با نور طلایی و ورزش های موتوری انجام دهید. در مسابقه سالانه King Of The Hammers در کالیفرنیا، ماشین ها در اوایل صبح مسابقه اصلی به روی صحنه می آیند. از اتفاق، ماشین ها و مردم رو به سمت غرب هستند، بنابراین یک عکاس می تواند در مقابل آنها قرار گیرد و انواع عکس های بی هوا یا کاندید فوق العاده را با نور طلایی بگیرد.

عکس دیگری از خورشید، پایین در افق، که اشعه های خود را به ابرهای خاک معلق در هوا می تاباند.

سخن آخر

خلاق باشید و متفاوت فکر کنید. تنها محدودیت در مورد این که شما چقدر می توانید در عکاسی خود در مسیر مسابقه خلاق باشید، ذهن شماست. آزمایش و تجربه برای شما هیچ هزینه ای جز اشغال کمی فضا بر روی کارت حافظه ندارد.

من می خواهم از همه کسانی که برای خواندن این مقاله دو قسمتی وقت گذاشتند تشکر کنم. اگرچه کار من بر دنیای مسابقات آفرود متمرکز شده ، من از همین دانش برای عکاسی از مسابقات با مسیر دایره ای نیز استفاده کرده ام. هدف من این بود که تمام اطلاعاتی را که یاد گرفته ام را در یک جا قرار دهم تا بتواند به عکاسان سراسر دنیا که به فکر رفتن به مسابقات محلی برای اولین بار هستند کمک کند. من از هر بازخوردی نسبت به این اطلاعاتی که ارائه داده ام قدردانی می کنم. متشکرم.

نویسنده: استنلی هارپر (Stanley Harper)

قسمت اول مقاله: برای مطالعه قسمت اول، اینجا کلیک نمایید.

م

منبع

improvephotography


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *