پشت صحنه یک جلسه عکاسی خانوادگی

امروز من یک نگاه اجمالی به یکی از جلسات عکاسی خانوادگی قدیمی ام می اندازم. من به شما می گویم که از چه لوازم و تجهیزات عکاسی ای استفاده کردم، روند فکری من در طول عکاسی چگونه بود، چند عکس گرفتم تا به یک عکس خوب برسم، و این که چطور اشتباهاتتان می تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک عکاس پیشرفت کنید. اگر قصد دارید عکاسی خانوادگی انجام دهید ادامه مطلب را مطالعه نمایید، چراکه به دلیل مثال های زیادش می تواند از هر آموزش عکاسی خانوادگی ای بهتر باشد.

شما احتمالا عکس های خانوادگی عالی را در اینترنت یا اینستاگرام دیده اید. عکاسان دوست دارند بهترین کارهای خود را به نمایش بگذارند. اما شما از دیدن یک جلسه عکاسی خانوادگی کامل چیزهای خیلی بیشتری یاد خواهید گرفت تا تنها یک عکس عالی.

من عکس های خوب، بد، و عکس هایی که حتی اجازه ندادم خود خانواده ببینند را به شما نشان خواهم داد.

من عاشق عکس هایی مانند این با نور پس زمینه طلایی در صحنه های شاد و خوش عکس هستم. اما واقعیت این است که برای هر عکس «عالی» مانند این، ده ها (و حتی صدها) عکس گرفته شده که چندان خوب به نظر نمی رسیدند.

تجهیزات عکاسی برای این جلسه عکاسی خانوادگی

برای این جلسه عکس خانوادگی، من از دوربین Nikon D7100 استفاده کردم. برای اکثر عکس ها لنز من یک ۷۰-۱۸ میلیمتر با دیافراگم f/3.5-4.5 بود، هرچند تعداد کمی از آنها نیز با یک لنز ۳۰۰-۷۰ میلیمتر با دیافراگم f/4.0-5.6 گرفته شدند. من تصمیم گرفتم با فرمت RAW و JPEG عکس بگیرم، اما فقط فایل های RAW را با استفاده از لایت روم پردازش کردم.

لایت روم برنامه پس پردازش مورد علاقه من است. من در این جلسه ۹۸۲ عکس گرفتم. برای محدود کردن آنها، عکس هایی که برای من برجسته تر بودند را با پرچم علامت زدم، و سپس موارد نهایی که قصد داشتم نگه دارم را با رنگ زرد هایلایت کردم.

جلسه عکاسی خانوادگی

این جلسه مربوط به گذشته است، زمانی که من یک عکاس خانواده بودم. من این جلسه را انتخاب کردم چون هنوز چیزهایی زیادی بود که یاد نگرفته بودم، و ترجیح می دهم یک جلسه عکاسی سخت را به شما نشان دهم، چون خیلی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.

آنها یک نوزاد داشتند و اکثر بچه ها زیر پنج سال بودند. خوشبختانه، من بعد از چندین سال عکاسی در مدرسه، تجربه زیادی در عکاسی از بچه های کوچک داشتم.

هدف من گرفتن انواع عکس های مختلف از کل خانواده، خواهر و برادرها و تک تک بچه ها بود.

لنزک: نکاتی که در مقاله « ۴ نکته برای کمک به افراد تا در طول جلسه عکاسی پرتره خود احساس راحتی کنند» آموزش داده شده به شما در عکاسی از خانواده کمک خواهند کرد.

این عکس مستقیما از دوربین بیرون آمده (SOOC) و نمونه ای از عکس هایی است که در نهایت آن را انتخاب نکردم. عکس گرفتن از یک خانواده شش نفری در حالی که همه آنها همزمان به دوربین نگاه کنند و لبخند بزنند، می تواند سخت و چالش برانگیز باشد. یکی دو تا از بچه ها همیشه به سمت دیگری نگاه می کنند یا لبخند نمی زنند. پدر و مادر نیز به ناچار به جای دوربین به بچه ها نگاه می کنند. شما باید یاد بگیرید که توجه آنها را جلب کنید.

عکس ها بعد از ویرایش در لایت روم این گونه به نظر می رسند. من ۷۰ عکس گرفتم تا به این یکی رسیدم. من دلسرد شده بودم، اما یاد گرفتم که باید در برقراری ارتباط با گروه ها بهتر شوم.

این عکس نیز مستقیم از دوربین و بدون ویرایش است. وادار کردن چهار خواهر و برادر (که یکی از آنها نوزاد است) به نگاه کردن در دوربین و همزمان لبخند زدن، واقعا می تواند سخت باشد. اگر یکی از والدین یا یک دستیار درست پشت سر شما بایستند تا توجه آنها را جلب کند، می تواند به شما کمک کند. آن شخص باید در برقراری ارتباط با کودکان رفتار بازیگوشانه و کودکانه داشته باشد. این به مراتب بهتر از این است که یک بزرگسال کنار شما بایستد و سر بچه ها داد بزند و بگوید «اینجا را نگاه کنید!»

این عکس بعد از ویرایش در لایت روم خوب از کار درآمد. من ۳۳ عکس بد گرفتم تا به این عکس خوب رسیدم.

گاهی اوقات شما باید اجازه دهید بچه ها مسخره بازی درآورند. چرا یک جلسه عکس خانوادگی نباید برای آنها سرگرم کننده باشد؟ اما مراقب باشید. گاهی اوقات اگر به آنها اجازه دهید مسخره بازی درآورند، دیوانگی را از حد می گذرانند. آنها واقعا در این لحظه خیلی خوشحال تر بودند.

تا اینجا می توانید ببینید که اکثر عکس های من ناکافی نوردهی شده (underexposed) بودند. من مجبور شدم آنها را در لایت روم خیلی روشن کنم. در حال حاضر من از ترکیبی از مُد اولویت دیافراگم و جبران نوردهی استفاده می کنم. هدف من به دست آوردن روشن ترین نوردهی ممکن، بدون بیش از حد نوردهی شدن (overexposure) آن است. سپس می توانم تنظیمات نهایی را در لایت روم اعمال کنم.

این عکس نهایی (که در لایت روم ویرایش شده) احساس آرامش خاصی دارد. من همیشه به دنبال بی حرکت بودن و ژست عالی در یک عکس نیستم.

من متوجه شدم که کار کردن با هر کودک به طور جداگانه بسیار آسان تر است. من می توانستم با هر یک از آنها ارتباط برقرار کنم و از حالت های خوب عکس بگیرم. ارتباط برقرار کردن با کل گروه به طور یکجا، دشوار است.

این عکس نیز مستقیم از دوربین و بدون ویرایش است. معمولا نوزادان خودشان خیلی خوب نمی توانند بنشینند، به خصوص هنگام نشستن روی بسته های علف خشک. من همیشه از یکی از والدین می خواهم نزدیک آنها بنشیند تا آنها را محکم نگه دارد. وقتی من عکس می گیرم، آنها برای چند ثانیه دست خود را عقب می کشند.

هنگامی که نوزادان در حس و حال خوبی هستند، خنداندن آنها بسیار سرگرم کننده است.

بیشتر بخوانید: چگونه در عکاسی از کودکان لبخند های طبیعی تری به دست آوریم

عکاسی از نوزادان و کودکان نوپا زمانی که خلق و خوی بدی دارند، می تواند واقعا سخت باشد. در بین عکس ها باید تنقلات (نه رشوه) و زمان زیادی به آنها بدهید تا به حالت عادی برگردند.

این جلسه عکاسی خانوادگی باید ارزش توجه کردن به نوردهی در لحظه (نه گذاشتن آن برای مرحله ویرایش) را به شما یاد دهد. هیستوگرام خود را نگاه کرده و از جبران نوردهی برای اعمال تنظیمات استفاده کنید.

برقراری ارتباط با کودکان و خنداندن گروه های کوچکی از افراد را تمرین کنید، تا در جلسات عکاسی بتوانید این کار را به راحتی و بدون تلاش انجام دهید.

بیشتر بخوانید: ۴۳ راه نشاندن لبخند بر لب و ژست دهی طبیعی در عکاسی پرتره

نگران این نباشید که ممکن است لازم باشد ۲۰-۱۰ عکس بگیرید تا به عکسی برسید که ارزش نگه داشتن دارد. این برای بسیاری از عکاسان کاملا عادی است.

یک چیزی که من تا این مرحله یاد نگرفته بودم، قدرت خلاقانه زوایا بود. زوایا و لحظات کاندید (بی هوا – بدون ژست دهی، وقتی سوژه حواسش نیست) در حال حاضر مهم ترین بخش رویکرد من در جلسات عکاسی خانوادگی هستند. استفاده خلاقانه از زوایا در ترکیب با لحظات کاندید به شما کمک می کند تا هر عکس را منحصر به فردتر و شخصی تر کنید.

لحظات کاندید

اگرچه من کمی تجربه عکاسی در این زمینه داشتم (مراسم های عروسی مختلف، عکس های مدرسه ای، و عکاسی از چند خانواده)، اما قطعا دید یا سبک شخصی خودم را ایجاد نکرده بودم. اما این جلسه عکاسی خانوادگی بخشی از روند ایجاد آن بود.

لنزک: عکاسی کاندید (Candid photography) یا بی هوا، به گرفتن عکس هایی گفته می شود که عکاس سوژه را وقتی در حال و هوای خودش است و حواسش به دوربین نیست به تصویر می کشد. در نتیجه عکس های کاندید، توسط عکاس ژست دهی شده نیستند. از شما برای مطالعه ادامه مطلب دعوت می کنیم 🙂

من این عکس های کاندید را با شما به اشتراک می گذارم، چون عکس هایی مانند اینها بود که به من کمک کرد به عنوان یک عکاس پیشرفت کنم و مرا به چیزی که امروز هستم تبدیل کرد.

این عکس درست در ابتدای مسیر ورود به مزرعه آفتابگردان گرفته شد. شما می توانید در ابتدای جلسه برای گرم کردن، عکس های کاندید بگیرید تا همه به دوربین عادت کنند.

این یک لحظه آرام قبل از شروع جلسه بود. من عاشق نور نرم روی صورت مادر هستم.

این نمونه بسیار خوبی است از این که اجازه دهید نوزادان و کودکان نوپا در طول جلسه کاوش کنند. آنها در مورد جهان اطراف خود کنجکاو هستند. بنابراین به آنها اجازه دهید کاوش کنند، در این صورت شما هم احتمالا عکس های کاندید خوبی خواهید گرفت.

آخرین جایی که ما یک عکس خانوادگی گرفتیم، بیرون یک انبار بزرگ بود. دخترها با گربه های انباری بازی می کردند و من نمی توانستم در مقابل گرفتن چند عکس مقاومت کنم (با وجود این که احساس می کردم کار من تمرکز بر روی عکس های ژست دهی شده است). دوربین من خوب فوکوس نکرد، در نتیجه این تصویر تار شد. اما من به نکته بسیار ارزشمندی پی بردم که فهمیدم این عکس در هر حال ارزش نگه داشتن را دارد. من در واقع فهمیدم که چیز نوستالژیکی در مورد بد فوکوس کردن یا از دست دادن فوکوس وجود دارد. این تصویر به عنوان یک عکس چاپی کوچک یا بر روی یک صفحه نمایش کوچک چندان هم بد به نظر نمی رسد. اما من نمی خواستم آن را به خانواده بدهم یا در مجموعه نمونه کارهایم قرار دهم.

این عکس از خانواده که در کنار هم راه می رفتند، در حالی گرفته شد که ما از یک مکان به مکان دیگر می رفتیم. این روزها من یک گردش را برای جلسات برنامه ریزی می کنم و بین مکان های مورد نظر، عکس های کاندید می گیرم.

این لحظه کاندید بعد از چند عکس ژست دهی شده با مادر و فرزند کوچکش گرفته شد.

سخن آخر

در صورتی که شما در مراحل اولیه عکاس خانواده شدن هستید، احساس بدی نداشته باشید اگر هنوز خوب جا نیفتاده اید. در لحظات سخت ثابت قدم باشید تا رشد کنید. آن عکس های نادری که باعث می شوند ضربان قلب شما بالا برود، نشانه هایی هستند از این که شما به عنوان عکاس چه کسی خواهید شد. این عکس ها را بیشتر دنبال کنید، اما این را هم بدانید که باید خیلی چیزهای دیگر را نیز دنبال کنید، چون هیچ وقت نمی دانید چه چیزهایی ممکن است ضربان قلب شما را بالا ببرند.

من این عکس را نگه داشتم تا به عنوان آخرین عکس به شما نشان دهم، چون یکی از آن لحظاتی بود که مرا به عنوان یک عکاس برای همیشه تغییر داد. در حالی که من داشتم از مادر و خواهر کوچکتر عکس می گرفتم، سرم را بالا آوردم و دیدم خواهر بزرگتر دارد در مسیر می رقصد. برای من، این صحنه معنای واقعی کودکی بود. من ۷۰ بار امتحان نکردم تا به این عکس برسم. در واقع، درست بعد از این که این عکس را گرفتم، او دست از رقصیدن کشید و ژست گرفت. تا به امروز، رقص بخشی از بسیاری از جلسات عکاسی من بوده است.

نویسنده: مت کوکر (Mat Coker)


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *