دنیای ما یک دنیای سیاه و سفید نیست: چگونه تصاویر را به صورت تک رنگ تجسم کنیم

چیزی جادویی در مورد عکس های سیاه و سفید وجود دارد، اما شما دنیا را به شکل سیاه و سفید نمی بینید، مگر این که مبتلا به یک نوع شدید کور رنگی باشید. برای ثبت بهترین تصاویر سیاه و سفید، شما باید درک کنید که یک صحنه به عنوان طیف وسیعی از رنگمایه ها، بدون رنگ چگونه ثبت و ارائه می شود. در این آموزش لنزک شما یاد خواهید گرفت که چگونه بر محدودیت های سیاه و سفید غلبه کرده و از مزایای ماهیت تصویر تک رنگ بهره مند شوید. شما خواهید آموخت که چگونه به شکل سیاه و سفید فکر کنید.

همه چیز مربوط به سایه های خاکستری است

دوربین ها ابزارهای محدودی هستند و نمی توانند تمام اطلاعات یک صحنه را ثبت کنند. کیفیت سنسور شما، لنزها، و روشنایی همه تعیین کننده نوع تصویری هستند که شما قادر به ایجاد آن خواهید بود. شما باید تصمیم بگیرید که مهم ترین اطلاعات چه هستند تا بتوانید در نوردهی خود آنها را حفظ کنید.

کاهش یک عکس به سایه های خاکستری، بر یک روش خاص تاکید دارد، روشی که عکاسی رنگی بر آن تاکید ندارد.

یک جنبه عاطفی نامشهود نیز در عکاسی سیاه و سفید وجود دارد، وقتی که شما دست از تلاش برای ثبت واقعیت به شیوه صادقانه برمی دارید و در عوض سعی می کنید احساس، حالت یا لحظه ای را نمایش دهید، تصاویر شما از نظر عاطفی بسیار قوی تر می شوند. درحالیکه، از جهاتی، عکس های سیاه و سفید تصاویر کمتر صادقانه ای از جهان هستند، قدرت انتقال احساسات به شیوه ای عمیقا فوری و انسانی ای را دارند که رسانه های دیگر قادر نیستند.

۱

شناسایی جزئیات مهم در صحنه

اولین چیزی که باید در مورد آن تصمیم گرفته شود، چیزی است که شما می خواهید ثبت کنید؛ چیزی که تصویر ایده آل شماست. این لازم نیست یک تصمیم تکنیکی فوق العاده خاص باشد، بلکه در عوض باید چیزی مانند «آرامش صحنه» نشان داده شده در آب به آرامی در جریان یا «شدت نگاه مرد» در خطوط فرسوده یک چهره، یا هر جنبه دیگری از صحنه باشد که تداعی کننده احساس تصویری است که می خواهید ایجاد کنید. این حتی ممکن است چیزی نباشد که شما بتوانید در آن لحظه آن را در قالب کلمات بگنجانید؛ ممکن است تنها یک اجبار یا تمایل باشد. به احساسات درونی خود اعتماد کنید. شما یک واکنش نفسانی و همدلانه نسبت به جهان روبروی خود دارید. این خوب است!

مهم ترین جزئیات در این تصویر ماسک است. هر چیز دیگری ثانویه و فرعی است. مدل: زاریما مک درموت (Zarima McDermott).

تصمیم گیری در مورد این که می خواهید چه احساسی را منتقل کنید، بعدا موجب تصمیم گیری های خلاقانه و تکنیکی زیادی خواهد شد، اما در مورد جزئیات در این نقطه زیاد نگران نباشید. در مورد آن تقلا نکنید، فقط به طور کلی تصمیم بگیرید که چه جزئیات و احساساتی برای تصویر نهایی از همه مهم تر هستند. اینها چیزهایی هستند که شما می خواهید در نوردهی نهایی حفظ کنید.

۲

محدودیت های ابزار های خود را درک کنید

عکاسی سیاه و سفید به تن ها خلاصه می شود. این بدین معنی است که نوردهی مناسب نقشی حیاتی در ایجاد تصاویر سیاه و سفید خوب دارد.

لنزک: تن (tone) به معنی میزان روشنایی است. تن های تیره و روشن. درجه روشنایی یا تیرگی. در انتهای مطلب و بخش مولفه های رنگ بیشتر با مفهوم تن آشنا خواهید شد.

محدوده تن ها (tonal range). تصویر فوق برای درک عمیق تر شما از مفهوم تن (tone) آورده شده است.

متاسفانه، حتی با یک دوربین DSLR مدرن و عکاسی با فرمت RAW نیز، شما باید برای ثبت تمام جزئیات موجود تلاش کنید، مگر این که صحنه کنتراست بسیار کمی داشته باشد. نحوه واکنش سنسور یک دوربین به نور به این معنی است که شما جزئیات بسیار بیشتری را در قسمت های روشن (هایلایت ها) صحنه نسبت به قسمت های سایه دار ثبت می کنید.

حفظ بافت بیشتر در بلوز مدل نسبت به قسمت های سایه دار در تصویر با تکنیک نوردهی به راست امکان پذیر می شد. مدل: لورا کانینگهام (Laura Cunningham).

لنزک: تکنیک نوردهی به راست (expose to the right)، بدین معنی است که نوردهی باید جوری انجام شود که هیستوگرام بدون ایجاد قله بلندی در انتها به سمت راست برود. این کار می تواند با گرفتن عکسی آزمایشی و بررسی هیستوگرام انجام شود. شما می توانید نوردهی را تا وقتی که هیستوگرام درست به نظر برسد تنظیم کنید.

اگرچه این تصویر بسیار روشن به نظر می رسد، اما هیستوگرام تایید می کند که جزئیات مهم در قسمت های روشن (هایلایت ها) ثبت شده اند (یا به عبارتی جزئیات را در قسمت های روشن از دست نداده ایم).

نوردهی برای حفظ جزئیات مهم

با تصمیم گیری در مورد این که مهم ترین جزئیات چه هستند، شما می توانید تصویر خود را برای حفظ آنها نوردهی کنید.

در حالت ایده آل، یک عکس دیجیتال باید برای حفظ حداکثر جزئیات و محدوده تن ها در فایل تصویر نوردهی شود. به عبارت دیگر، در صورت امکان، شما می خواهید که مقادیر مربوط به تن بخش های مهم تصویر کمی روشن تر از خاکستری میانه (middle grey) باشند. این امر تصویری را ایجاد می کند که از مزیت ماهیت سنسورهای دیجیتال بهره مند شده و تا آنجا که ممکن است اطلاعات را حفظ می کند. سپس نوردهی اصلاح شده و در پس پردازش تنظیم می شود.

نوردهی به راست، آنطور که این روش نامیده می شود، نیازمند برقراری تعادل بین برخی از ملاحظات خلاقانه است که ما در مرحله بعدی بررسی خواهیم کرد. این که چقدر جبران نوردهی انجام دهید، به دوربین شما و صحنه بستگی دارد، اما این مقدار ممکن است به اندازه دو پله باشد. در هر صورت، شما نمی خواهید این کار را به قیمت از دست دادن جزئیات در قسمت های روشن یا هایلایت ها انجام دهید (همانطور که در توضیح نوردهی به راست آوردیم نباید در هیستوگرام قله ایجاد شود). نورسنج دستی در این مرحله کمک بزرگی است.

در واقع، یک روش کار واقع گرایانه، پیدا کردن نوردهی مناسب برای سوژه شما و رها کردن بقیه چیزها به حال خود است. اگر شما در یک محیط کنترل نشده یا یک موقعیت به سرعت در حال تغییر کار می کنید، یا ور رفتن با نوردهی به هر دلیلی غیر ممکن است، سعی کنید بهترین نوردهی ای که می توانید را بدون از بین بردن جزئیات هایلایت ها به دست آورید (عکستان نوردهی بیش از حد نشود – قسمت های روشن کاملا سفید نشوند که جزئیاتشان از بین برود).

۳

نور، سبک، و تصاویر در دسترس خود را در نظر بگیرید

پس از تصمیم گیری در مورد جزئیات مهم و رسیدن به این ایده که چه چیزی را می توانید به تصویر بکشید، وقت آن است که شروع به در نظر گرفتن این که می خواهید تصویر نهایی چطور به نظر برسد بکنید. سبک های مختلف زیادی از تصاویر سیاه و سفید برای انتخاب وجود دارند. شما می توانید تصاویر دانه دانه (grainy)، با کنتراست بالا، سیاه و سفید با نور کم (low key) یا سیاه و سفید با نور زیاد (high key)، یا هر چیز دیگری میان آنها ایجاد کنید. این که به کدام جهت می خواهید بروید، بر چگونگی تصمیم گیری شما برای نوردهی صحنه و پیام عکس شما بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

گرفتن یک عکس high-key (با نور زیاد) رضایت بخش با استفاد از روشنایی خیابان در شب، همانطور که من در اینجا انجام دادم، غیرممکن است. مدل: زاریما مک درموت.

هنگامی که شما تشخیص دادید که می خواهید تصویر نهایی چطور به نظر برسد، می توانید تنظیمات نوردهی خود را انتخاب کنید. به یاد داشته باشید که ایده، به دست آوردن بهترین تصویر موجود ممکن برای پس پردازش است، نه ایجاد تصویر نهایی در دوربین. برخی از چیزهایی که باید در مورد آنها فکر کنید عبارتند از:

  • جزئیات چه هایلایت ها یا سایه هایی از دست می رود؟
  • اگر اینطور شود آیا قرار است چیزی به تصویر اضافه یا از آن کم شود؟ آیا من باید کمتر از آنقدر که دوست دارم به راست نوردهی کنم؟
  • آیا من می توانم از تکنیک های دامنه دینامیکی بالا (hdr) برای گسترش دامنه دینامیکی دوربینم استفاده کنم؟ آیا این کار در مورد تصویری که من می خواهم ثبت کنم جواب می دهد؟
  • آیا راهی برای حرکت سوژه ام یا خودم در صحنه برای ایجاد تصویری خوش آیند تر وجود دارد؟
  • آیا من می توانم نور را کم یا زیاد کنم تا صحنه را به نفع خودم تغییر دهم؟
  • من با تمرکز کردن بر روی تن هایی که می خواهم حفظ کنم چه چیزی را از دست می دهم؟

برای ثبت جزئیات مهم و بقیه صحنه، ممکن است لازم باشد در مورد نحوه نوردهی تصویر کمی سازش (میانه روی) کنید، از یک سه پایه استفاده کنید یا برای رسیدن به تصویری که می خواهید از تکنیک HDR استفاده کنید.

۴

ارزیابی این که رنگ ها چگونه به عنوان تن های تک رنگ ارائه خواهند شد

نکته مهم دیگر برای بازآفرینی موفقیت آمیز تصویر سیاه و سفیدی که شما در ذهن دارید، ارزیابی دقیق این مسئله است که رنگ ها چگونه در صحنه تبدیل می شوند. تصویری که در حالت رنگی خوب به نظر می رسد، ممکن است یک تصویر سیاه و سفید خوب ایجاد نکند، اگر تفاوت کافی بین مقادیر تن ها در صحنه وجود نداشته باشد.

تبدیل یک عکس به سیاه و سفید با استفاده از نرم افزاری مانند فتوشاپ یا لایت روم، نسبت به عکاسان فیلمی، کنترل بیشتری بر روند کار به شما می دهد. استفاده از فیلم تا حدودی، مجموعه ای از پارامترهای تبدیل را بر اساس ترکیبات پشته، فیلتر، ظاهر کننده عکس، و روش های چاپ فیلم، غیر قابل دسترس (قفل) می کند. عکاسان دیجیتال به طور قابل توجهی آزادی عمل بیشتری برای ایجاد تبدیلات تک رنگ خلاقانه دارند.

با این حال قبل از رسیدن به تبدیل واقعی، شما باید اول تصویر را ثبت کنید. حتی با آزادی بیشتری که نرم افزار به شما می دهد، شما هنوز هم باید در نظر بگیرید که رنگ ها در صحنه چگونه به تک رنگ تبدیل خواهند شد.

همانطور که می توانید در تصویر تک رنگ زیر ببینید، طیف گسترده ای از رنگ ها در تصویر سیاه و سفید نهایی به تن های مشابه تبدیل شده اند. مدل: کت کلینچ.

هر رنگ دارای سه جزء (مولفه) است: رنگمایه یا فام (hue)، اشباع (saturation) و روشنایی (luminosity). رنگمایه یک رنگ، تن رنگی خاص آن است، اشباع مقدار تن رنگ موجود است و روشنایی یا luminosity میزان روشن بودن آن است. دو رنگ قرمز که رنگمایه و اشباع یکسان اما روشنایی متفاوت دارند، رنگ های متفاوتی هستند.

هنگام تبدیل به تک رنگ، اطلاعات رنگمایه حذف می شود در حالی که اطلاعات روشنایی و اشباع حفظ می شوند. این بدین معنی است که اگرچه در یک تصویر رنگی یک قرمز و یک سبز با اشباع و روشنایی یکسان اما رنگمایه متفاوت بسیار متفاوت به نظر خواهند رسید، در یک تصویر تک رنگ اصلاح نشده آنها بسیار شبیه به هم به نظر خواهند رسید. هنگام فکر کردن به شکل سیاه و سفید، سعی کنید شدت تن رنگ ها را به جای مقادیر آنها ببینید. در تصویر سیاه و سفید نهایی یک رنگ تیره تر یا اشباع شده تر، نسبت به یک رنگ روشن تر یا دارای اشباع کمتر، بیشتر مانند یک تن تیره تر به نظر می رسد.

هنگام مشاهده صحنه از خودتان بپرسید:

  • چه رنگ هایی در این صحنه مقادیر تن مشابهی دارند؟ آیا آنها در تصویر نهایی مشابه می شوند؟
  • آیا طیف مطلوبی از مقادیر تن ها در صحنه وجود دارد؟ آیا آنها با ایده ای که من در سر دارم کارساز خواهند بود؟
  • آیا دو رنگ مجزا با تن های مشابه به نحوی با هم همپوشانی خواهند داشت که به تصویر آسیب بزنند؟ آیا ممکن است که اگر من مراقب نباشم سوژه با پس زمینه ترکیب شود؟
  • من می خواهم رنگ ها در تصویر چه مقادیری از تن ها داشته باشند؟ آیا من می خواهم سبزها تیره باشند یا روشن؟ در مورد آبی ها چطور؟ آیا من یک آسمان عمیق سنگین می خواهم یا یک آسمان سبک و روشن؟
  • در حال حاضر من چه کاری می توانم بکنم تا این کار صورت گیرد؟ من چه کاری باید در پس پردازش انجام دهم تا این کار صورت گیرد؟

بسته به این که شما به چه نتیجه گیری ای می رسید، ممکن است مجبور باشید کادربندی، نوردهی یا دید خود را به منظور ایجاد یک تصویر سیاه و سفید قوی، تطبیق دهید.

گرفتن این عکس نیازمند سازش هایی برای رسیدن به پس زمینه تیره بود. مدل: کت کلینچ (Kat Clinch).

از پیش تجسم کردن

تصاویر سیاه و سفید خاص هستند. آنها تنها تصاویر رنگی غیر اشباع شده (desaturated) نیستند. برای گرفتن عکس های سیاه و سفید شما باید به صورت تک رنگ فکر کنید. و باید این کار را از روی عمد انجام دهید.

این کار ساده نیست. به تمرین زیادی برای کامل کردن تمام سوالاتی که ما در این آموزش پشت سر گذاشتیم نیاز دارد. هرچند با تمرین، تفکر به شکل سیاه و سفید برایتان طبیعی خواهد شد. شما قاب ذهن را برای دیدن به شکل سیاه و سفید پرورش خواهید داد و این کاملا طبیعی احساس خواهد شد. مغز شما به طور خودکار شروع به پاسخ دادن به تمام آن سوالات و انجام محاسبات خواهد کرد.

کار کردن از طریق هر سناریوی عکاسی با روند سیستماتیک یکسان، قابلیت تکرار را به فرآیند می افزاید و به تکمیل تفکر به شکل سیاه و سفید کمک می کند، بنابراین سعی کنید یک روال ایجاد کنید. این کار را به آرامی انجام دهید. اگر شما عمدا هر صحنه را با شیوه ای یکسان ارزیابی کنید، قادر خواهید بود تا تصاویر را بارها و بارها در ذهن خود از نو خلق کنید.

پس پردازش

ما در انتهای این آموزش به پس پردازش می پردازیم. هنگامی که شما در حال ایجاد تصاویر هستید، درک چگونگی پردازش تصاویر سیاه و سفید بخش مهمی از توانایی از پیش تجسم کردن است. شما به منظور استفاده از تصورات خود باید بدانید که همه چیز ممکن است تغییر کند!

برخلاف عکاسان فیلم، نیازی نیست که عکاسان دیجیتال تبدیل یک صحنه رنگی به یک تصویر سیاه و سفید را در داخل دوربین انجام دهند. ما این مزیت را داریم که می توانیم فایل های RAW ایجاد کنیم و بعدا آنها را به سیاه و سفید تبدیل کنیم. اگرچه هر فیلم سیاه و سفید ویژگی های خاص خود را دارد و به شیوه ای منحصر به فرد نسبت به نور واکنش نشان می دهد، عکاسان دیجیتال آزادی بسیار بیشتری برای ایجاد فایل های خود به روش های مختلف دارند.

با این حال، کمی آزادی بیشتر می تواند یک مانع باشد. گیج شدن در روند پس پردازش بسیار محتمل است. اگرچه دیگر نیازی به تبدیل کردن در داخل دوربین وجود ندارد، شما هنوز هم باید در حالی که عکس می گیرید در مورد آن فکر کنید. شما می توانید یک کادر عکس را به تعداد نامحدودی از تغییرات تبدیل کنید، اما هیچ یک از آنها به خوبی وقتی که شما عمدا نوردهی می کنید تا یک نوع خاص تصویر را برای شروع ایجاد کنید، نخواهند بود.

روش های زیادی برای تبدیل عکس های رنگی به سیاه و سفید وجود دارند که ما قبلا برخی از آن ها را در لنزک آموزش داده ایم و در آینده هم مطالبی در این زمینه خواهیم داشت. در حال حاضر ویدیو آموزشی ۳۰ ثانیه ای «سیاه و سفید کردن عکس ها» را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

م

منبع

برگرفته از: tutsplus

نظرات شما

  1. سحر

    ۱۶ دی ۱۳۹۴

    واقعا خسته نباشید و تشکر میکنم از مطالب بسیار آموزنده و مفیدتان


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *