داستان عکس میمون آیفون به دست

این عکس حیرت انگیز، میمون برفی ژاپنی را در حال استفاده از آیفون نشان می دهد. آنها تا حد زیادی قادر هستند که رفتار انسان ها را تقلید نمایند. در این مقاله از عکاس طبیعت مارسل ون اوستن (Marsel van Oosten) خواستیم که داستان و تکنیک عکاسی خود را با ما درمیان بگذارد. ادامه این مطلب لنزک را بخوانید و متعجب شوید!

من یک عکاس حرفه ای طبیعت از کشور هلند هستم که تورهای عکاسی را در سراسر دنیا برگزار می کنم. ژاپن یکی از جاهایی است که من و همسرم هرسال به آنجا می رویم. ما زمستان ها به آنجا می رویم تا از مرغ های ماهی خوار، عقاب ها، قوها و میمون های برفی ژاپنی (macaque) عکاسی کنیم. چند سال پیش یک هفته را در یکی از چشمه های آب گرم طبیعی در جی او کودانی ژاپن گذراندیم تا بتوانیم از میمون های برفی عکس بگیریم. ما تنها کسانی بودیم که در آنجا مانده بودند.

قبل از اینکه به سفر بروم، در مورد تصاویری که از سوژه مورد نظرم گرفته شده است تحقیق می کنم. این موضوع برای من اهمیت زیادی دارد چون موقعیت های عکاسی و کارهایی که قبلا انجام شده است را به من نشان می دهد. برای من بسیار مهم است که کار کس دیگری را کپی نکنم. در طی تحقیقی که انجام دادم، متوجه شدم که تمام عکس های گرفته شده از میمون برفی با نور فلاش روی دوربین گرفته شده است. من به این فلاش علاقه ندارم چون باعث می شود که سوژه در عکس مسطح و بدون تنوع دیده شود. همچنین متوجه شدم که تمام این عکس ها شبیه یکدیگر هستند و عنصر ترکیبی و اضافه ای در تصویر وجود ندارد که بتوان آن را از میمون ها و چشمه های آب گرم جدا نمود. به منظور ساخت مجموعه ای متفاوت از تصاویر میمون برفی تصمیم گرفتم که از فلاش های اکسترنال و استودیویی استفاده کنم. می دانستم که این کار امکان نورپردازی مناسبی را در اختیار من قرار می دهد و به همین دلیل می توانم کنترل کافی روی ظاهر عکس را داشته باشم. در واقع برخی از این عکس ها جوایز بین المللی عکاس طبیعی سال را برای من به ارمغان آورده اند.

ممکن است به نظر برسد که این مقدمه سازی طولانی ارتباطی با عکس ندارد، اما این طور نیست. من همیشه سعی می کنم چیزی متفاوت خلق کنم و این عکس نمونه ای از تلاش من در این زمینه است. اما به محض اینکه به هدف خود می رسم، دوباره همه چیز از اول شروع می شود.

در سال های اخیر این چشمه های آب گرم با آمدن توریست ها و عکاس ها شلوغ تر شده اند. هر سال گرفتن عکس های بکر از این منطقه سخت تر می شود. در اوایل امسال گروه ما مشغول عکاسی از میمون های برفی بود که یک گروه توریست از پناهگاهی در همان نزدیکی رسیدند. ناگهان خود را در محاصره توریست هایی دیدیم که با آیفون وآیپد مشغول عکاسی و گرفتن سلفی بودند. ما در نزدیکی لبه چشمه آب گرم ایستاده بودیم که یکی از توریست ها با آیفون خود شروع به عکس گرفتن از میمون ها نمود و هربار گوشی خود را نزدیک تر می برد.

ناگهان میمون آیفون توریست را از دستانش ربود و به سرعت به طرف وسط چشمه گریخت!

صاحب تلفن تقلا می کرد و جیغ می کشید، اما میمون مجذوب اسباب بازی جدیدش شده بود.

مشخصات عکس: Nikon D800, AF-S 70-200/2.8 VR II, 1/250 @ f/7.1, ISO 800, handheld

مکان عکاسی: Jigokudani ژاپن

آن چند دقیقه واقعا خنده دار بود. میمون ها به روش های مختلفی حرکات انسان ها را تقلید می کردند، اما وقتی که یک آیفون را در دست می گیرند، شباهت ها تقریبا ترسناک است. او حتی توانست فلاش دوربین آیفون را خاموش کند. زمانی که میمون تصمیم گرفت گوشی را زیر آب آزمایش کند، صاحب تلفن تقریبا غش کرد. در این زمان من کاملا می دانستم که این وضعیت می تواند تبدیل به یکی از بکر ترین عکس های میمون برفی شود.

نتیجه ای که می توان از این داستان گرفت: راه های مختلفی برای خلق عکس های بکر وجود دارد. در داستان اول، من این تصاویر را از پیش در تصورات خود خلق و به سختی روی آنها کار می کردم تا به نمای مورد نظرم برسم. در داستان دوم، به صورت کاملا اتفاقی در زمان و محل مناسب قرار گرفته بودم. این موضوع برای من یکی از جذابیت های عکاسی حیات وحش است، چراکه شما هیچ وقت نمی دانیدکه قرار است چه اتفاقی رخ بدهد.

اگر می خواهید که مارسل ون اوستن را بهتر بشناسید، مصاحبه او در مورد تجربیاتش را در ادامه بخوانید.

سلام مارسل! چگونه عکاسی حیات وحش و طبیعت را آغاز کردی؟

مارسل: من حیوانات و بودن در طبیعت را دوست دارم. ۱۵ سال کار کردن به عنوان کارگردان هنری تبلیغات زمان قابل توجهی برای خلق دنیایی از باورکردنی اش کن ها است، تبلیغاتی که مردم را به باور محصول وادار می کند. از یک نظر سرگرمی خوبی بود، اما به مرور زمان جلوه خود را از دست داد. در طول دوره شغلیم به عنوان کارگردان هنری، با عکاسان حرفه ای زیادی کار کرده ام. آنها به من چیزهای زیادی در مورد عکاسی و قدرت خیال پردازی آموختند. در ابتدا عکاسی برای من یک سرگرمی بود، اما خیلی زود متوجه شدم که کیفیت عکس های من در مقایسه با عکاسانی که با آنها کار کرده بودم، خیلی پایین تر از انتظارم بود. کم کم آن را جدی گرفتم چون می خواستم که عکس هایم را از انتقادهای خودم نجات دهم.

سوژه مورد علاقه شما در عکاسی چیست؟

مارسل: برای مناظر، چشم اندارهای گرافیکی با اشکال و خطوط قوی را ترجیح می دهم. رفتن به مدرسه هنر و داشتن مدرک کارشناسی در طراحی گرافیکی و تبلیغات اثر زیادی در سبک عکاسی من گذاشته است. عکس های من تمیز، گرافیکی، ساده و مربوط به موضوع هستند. برای حیات وحش، پستانداران بزرگ را ترجیح می دهم، مانند ببرها، گربه های وحشی و فیل ها. هرچه سوژه شما بزرگتر باشد به فاصله کانونی کمتری احتیاج دارید که در نتیجه آن می توانید منظره بیشتری را به تصویر بکشید. یک بار مجله ای مرا عکاس حیات وحشی خواند که مانند عکاس مناظر فکر می کند. احتمالا حق با آنها است چون عکس های مورد علاقه من منظره هایی هستند که حیات وحش در آنها به تصویر کشیده شده است.

در کیف دوربین شما چه چیزهایی پیدا می شود؟

مارسل: من همیشه با سه دوربین سفر می کنم، یک نیکون D3s، D4 و D800. در سفرهایی که برای عکاسی مناظر می روم، لنزهای ۱۴-۲۴/۲٫۸ ، ۲۴-۷۰/۲٫۸ و ۷۰-۲۰۰/۲٫۸ خود و یک مبدل تله (teleconverter) به همراه دارم. وسایل دیگر من شامل یک سه پایه گیتزو، سر سه پایه، کاور و لنزها، فلاش، چراغ قوه ها، فیلتر پولاریزه و فیلترهای معمولی می شود. در سفرهایی که برای عکاسی حیات وحش می روم، وسایل عکاسی مناظرم را به همراه یک لنز ۲۰۰-۴۰۰/۴ و گاهی از اوقات یک ۶۰۰/۴ به اضافه یک سر سه پایه ویمبرلی (Wimberley) با خود می برم. به طور متوسط من با تمام وسایل بالا به جز ۶۰۰ سفر می کنم. کیف دوربین من سنگین است.

فقط محض کنجکاوی، دورترین فاصله ای که توانسته اید از آن یک کلوزآپ بگیرید چقدر بوده است؟

مارسل: هفته پیش با لنز ۶۰۰ میلیمترم یک کلوز آپ از یک کرگدن گرفتم. فاصله چیزی در حدود ۲۰ متر بود.

به عنوان یک عکاس حیات وحش، چند بار در طول سال سفر می کنید؟

مارسل: ما حدودا ۸ تا ۹ ماه از سال را در سفر هستیم. بیشتر این سفرها در قالب تورهای عکاسی ما هستند، اما گاهی سفرهای اکتشافی برای تورهای جدید و پروژه های شخصی هم انجام می دهیم.

راه رفتن با غول ها به وسیله مارسل ون اوستن

با توجه به تجربیات چند ساله شما، بهترین جای دنیا برای عکاسی حیات وحش کجاست؟

مارسل: بیشتر به نوع حیات وحشی که مورد نظر شما است بستگی دارد. اما در اینکه افریقا بهترین جا برای عکاسی حیات وحش است شکی وجود ندارد.

در حیات وحش با چه چالش هایی روبه رو هستید؟

مارسل: چالش های بزرگ معمولا سازنده هستند. چگونه می توان چیزی ساخت که با آنچه در حیات وحش وجود دارد متفاوت باشد؟ در عکاسی از طبیعت انجام این کار سخت است، چون شما نمی توانید تاثیری روی سوژه خود یا شرایط موجود بگذارید. در طول تورهایی که برگزار کردیم، از برخی مکان ها چندین بار بازدید نموده ایم (برخی از آنها را دو یا سه بار در طول سال). بازگشتن از این مکان ها با عکس های بکر یک چالش بزرگ است. برای مثال، ما اولین شرکتی بودیم که کارگاه عکاسی منظره در روز و شب را در کشور نامیبیا (Namibia) برگزار کردیم. بارها و بارها به آنجا سفر کرده ایم. اگر عکس یک درخت خشکیده را در دره مردگان به من نشان بدهید، می توانم دقیقا مکان آنرا بر روی نقشه به شما نشان بدهم. واقعا خسته کننده است. من از همه آنها عکس گرفته ام، در همه زاویه ها، با همه فواصل کانونی و در وضعیت های مختلف. من هنوز به دنبال ترکیبی از آن محل هستم که تا به حال از آن عکس نگرفته باشم. اما در واقع گرفتن عکسی بکر از این محل بسیار سخت شده است، البته من به این موضوع علاقه دارم. این وضعیت مرا مجبور می کند که پا را از بدیهیات فراتر بگذارم و اینجاست که ایده های بزرگ پیدا می شوند. عکس «رستاخیز» که برنده جایزه نیز شده است حاصل این تلاش می باشد.

آیا برای عکاسان طبیعتی که دوست دارند مانند شما عکس بگیرند صحبتی دارید؟

مارسل: دوباره فکر کنید. گذراندن و تامین یک زندگی از طریق عکاسی طبیعت تقریبا غیر ممکن است. برخلاف ژانرهای عکاسی تجاری مثل مد و تبلیغات، سوژه در عکس های شما تغییر نمی کند. در نتیجه تقاضا برای عکس های طبیعت بسیار پایین است و بازار کار آن اشباع می باشد. ظهور عکاسی دیجیتال این وضعیت را سخت تر از گذشته نموده است، چون تعداد زیادی از مردم به عکاسی علاقه مند شده اند و عکاسی از طبیعت احتمالا ساده ترین راه برای ورود آنها به این رشته است. عکاس های تازه کار معمولا مایل هستند که در صورت چاپ عکس هایشان در مجله ها، آنها را به صورت رایگان در اختیار بقیه قرار دهند. در نتیجه قیمت انتشار عکس ها بسیار پایین است. برای مثال قیمت عکس ها در Microstock تنها ۱ دلار است. با چنین قیمتی تامین یک زندگی کار بسیار مشکلی است. در حال حاضر میلیون ها عکس از شیرها، گوزن ها، فیل ها، خرس ها و پنگوئن ها وجود دارد، بنابراین تقاضای عکس برای چنین موضوعاتی بسیار پایین می باشد. اگر قصد دارید که به شکل حرفه ای یک عکاس طبیعت شوید باید تلاش کنید تا بهتر و و متفاوت تر از دیگران باشید. عکاسی طبیعت مانند کارهای معمولی نیست، شما مجبور هستید دو برابر کار کنید و حتی با این وضعیت هم تضمینی برای موفقیت شما وجود ندارد. بزرگترین اشتباهی که برخی از افراد مرتکب می شوند کپی کردن کاری است که قبل از آنها انجام شده است. برای موفقیت در این رشته باید درک کنید که الزاما کاری که دوست دارید انجام دهید آن کاری نیست که باید انجام شود. باید در مورد چیزی که قصد عکاسی از آن را دارید خوب فکر کنید، چرا می خواهید عکاسی کنید و چگونه قصد انجام این کار را دارید؟

م

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

نظرات شما

  1. yacuza_007

    ۳ بهمن ۱۳۹۳

    یه سوال…از عکاسی که عکس اون شیر رو گرفته کسی خبر داره؟؟!!!
    زندس هنوز؟ 🙂


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *