نقد عکس #۱۰۵

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۰۵ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: Canon EOS 60D
  • دیافراگم: f/3.5
  • سرعت شاتر: ۱/۱۶۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-1250
  • فاصله کانونی: ۱۸mm

عکاس: خانم ملیحه محمدی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

حضور خدا

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

نظرات شما

  1. CC

    ۲ آذر ۱۳۹۴

    سلام . چرا بهترین نقد شماره قبلی رو نذاشتین این دفعه :):):):):):):):)

    1. سامان نویسنده

      ۳ آذر ۱۳۹۴

      سلام خدمت شما

      انشاالله به زودی +/- را به کامنت ها اضافه خواهیم کرد تا همه اعضا در انتخاب دیدگاه برجسته سهیم باشند. و حقیقتا قضاوت در مورد دیدگاه برجسته روی شماره پیشین برایمان مقدور نبود :)) باشد که عفو بفرمایید.

      موفق باشید

  2. سید مهدی میری

    ۱ آذر ۱۳۹۴

    با سلام
    عکس زیبایی است
    زاویه نگاه مرد به سمتی است که انگار دستی از آسمان به سمت او خواهد آمد و یا او در خلسه ای به سمت نور در حال پرواز است در کل من از این عکس خوشم اومد و به عکاس تبریک میگم
    نبود شعاع نور آسمانی شاید به نوعی خلاقیت در عکس رو می رسونه و از تکراری بودن و تصنعی بودن عکس جلوگیری کرده

  3. رضا

    ۱ آذر ۱۳۹۴

    iso 1250?????
    خییلی زیاده! این نور حدااکثر ایز ۴۰۰ کفایت میکرد.

    1. Black Light

      ۲ آذر ۱۳۹۴

      سلام
      شما که در محل نبودید که بدونید چه ایزویی کار شما رو راه می اندازد، این عکس بدون نویز ثبت شده پس بی دلیل به عکاس نقد بی جا وارد نکنید، قطعا فردی که این اثر رو خلق و ثبت کرده، خود به این گونه مفاهیم کاملا آگاه بوده، لطفا نقدی آگاهانه و صحیح داشته باشید نه بیهوده.
      با تشکر.

  4. پرویز دهداری

    ۱ آذر ۱۳۹۴

    از نظر من حضور خدا تا زمانی که عکاس بهش اشاره نکنه مشخص نمیشه.برای من که اینجوری بود.
    برای همچین چیزی مثلا میشد مکانی رو پیدا کرد که کاملا محصور باشه ولی چند رگه نور به زمین رسیده باشه.
    اما از نظر هنری عکس قابل تحسینه.

  5. majid55

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    درود
    موقعیت عکاسی یعنی وجود مه و نور از پشت بسیار مناسب برای عکاسی بوده است و این موقعیت سنجی عکاس را نشان می دهد. به نظر من از لحاظ کادر بندی وجود درخت سمت چپ در پیش زمینه عکس و همچنین شاخه کوچک در سمت راست باعث انحراف چشم به محض نگریستن به عکس می شود. به نظر می رسد اگر شخص در پیش زمینه و از همه درختها جلوتر بود عکس از لحاظ کادر بندی بهتر بود. همچنین حضور این شخص نشان نمی دهد ایا تصمیم به رفتن به سمت نور و روشنایی را دارد یا تصمیم به برگشت. اگر شخص با یک کوله پشتی و چوب دستی در عکس حاضر می شد مفهوم حرکت به سمت نور بیشتر در ذهن تداعی می شد.
    عکس بسیار زیبایی است به شما تبریک می گویم.

  6. goudarzi220

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    با سلام .
    به شما بابت گرفتن چنین عکس زیبایی تبریک میگم .
    به نظر من ارتباط خوبی با بیننده برقرار می کنه .

  7. پیمان

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    انتخاب چنین منظره ای برای عکس نشان دهنده ی قدرت تصویرگرایی شماست.
    تبریک به شما خانم محمدی

  8. علی قدیمی

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    با سلام
    هر چی فکر می کنم متوجه نمی شم یارو به کجا خیره شده چون در راستای دید مرد یه نور مبهم به جای یه منبع نور (مثلا ماه و یا خورشید و…) و یا یه شعاع نورانی وجود دارد . که سوژه مناسبی برای خیره شدن و به فکر رفتن مرد نمی باشد.
    یا اینکه سوژه نگاه مرد از کادر خارج می باشد
    با تشکر

  9. مهدی

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    زاویه ی عکس و ترکیب اجزا خیلی عالیه و به راحتی میشه فهمید شما عکاس ماهری هستید.

  10. علی

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    خیلی زیباست
    به نظر من شاید می شد سرعت شاتر رو یکم بیش تر کرد تا وضوح درختا بیش تر بشه
    یک سوال داشتم
    عکسامون رو چجوری باید ارسال کنیم؟

  11. EKStudio

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    سوژه غنی از طبیعت و زاویه نور بسیار مناسب انتخاب شده. من جای شما بودم یه کوله پشتی به مدل اضافه میکردم و کمی غلظت رنگ ها رو بیشتر.

  12. قاسم

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    سلام
    من چیز زیادی از عکاسی نمیدونم اما حس موجود توی عکس سنگینی و سکوت خاصی به من القا کرد. کلا از این هم خوشم نمیاد هرچیز زیبایی رو بخواهیم به خدا و رسول و غیره نسبت بدیم… زیباست و تاثیرگذار! همین
    تنها یک مورد فیگور مرد عکس کمی به نظرم تصنعی آمد. میشد رئال تر باشد. وجود سه درخت با تعداد فرد و فاصله های متفاوت از هم که از طریق نور و سایه القا میشود جالب بود…
    ممنون

  13. Black Light

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    با سلام خدمت سر کار خانم محمدی

    بنده اصولا از پیچ و تاب دادن ماجرا زیاد خوشم نمیاد به همین دلیل مستقیما وارد موضوع می شم، این بحث که این عکس اگر تار نباشه بهتره یا نمیدونم، کم رنگه یا امسال این موضوعات، مطالبی هست که انسان رو به حاشیه میبره یا اینکه هر فرد دوست داره دید خودش رو به عکاس القاء کنه که این اصلا نه جایزه و نه اخلاقا صحیح، در نتیجه مستقیما میرم سراغ بحث زیبای نقد، عکس شما بسیار زیبا و به یاد ماندنی هست، ذلتا در شرایط طبیعی هم انسان در جنگلی که کمی مه آلود باشه با چشم غیر مسلح و بدون تغییر، به همین شکل اما شاید کمی روشن تر و پر نور تر ببینه و این خیلی خوبه که یک عکس بدون تغییر یا با اندگی تغییرات جزئی، اصالت خودش رو حفظ کرده باشه و آنچه که به وقوع پیوسته رو عینا نشان بده و این عکس از نظر بنده یم عکس ارزشی هستش.
    اما نکته مهم این موضوع هست که فکر نمی کنم به واقع شما در حین عکاسی هدفتون نشان دادن خدا باشه و بیشتر به موضوع هنری نگاه کردید و از موقعیت استفاده بهینه کردید و این خوبه، اما یک سری نکات وجود داره که دلیل اصلی بیان بنده به این شکل هستش، اون هم اینکه اینجانب با دیدن اون درخت در سمت خط طلایی چپ تصویر، نگاه مرد رو ماطوف به اون می بینم و در واقع، نور روشنی که در انتهای مرد قرار گرفته کمی تزئینی به نظر میاد و چشم ها رو خیره به اون نمی کنه به همین منظور، بزگی و عظمت درخت به دید بیننده عکس خواهد آمد نه آن نور که نمادی از خداوند است، وجود فاصله ای که بین اون دو تکه سنگ درخت روش هست و فرد روی آن ایستاده به بیننده حس کمی دور افتادگی و دست نیافتنی رو میده که اگر با دید شما بهش نگاه کنیم، در واقع به همراه مه موجود در جنگل و رنگ طبیعیی که به خاطر مه کم جلوه شده، اون انسان را نیازمند رهایی و گرفتار نشون میده که چشم امیدی به نجات داره، این موضوع جالبه، و به نظر من به راحتی قابل احساسه اما چیزی که کل عکس شما رو زیر سوال میبره، وجود نابه جای درخت در مقابل نور و حضورش در خط طلایی سمت چپ هست که دید رو به انحراف میبره اما قوس کمر مرد ایستاده کمی چشم رو به مرکز عکس هدایت میکنه و درخت هم مانند خطی صاف دید رو از پایین به بالا و کمی به سمت نور میبره اما از نظر بنده زیباست اما حضورش گنگی ایجاد میکنه.

    در نتیجه اگر در این عکس این موارد آن هم در هنگام ثبتش لحاظ می شد، قطعا نتیجه بسیار بهتری در برداشت، البته الان هم موضوع بد نیست، تازه بنده شیفته اینم که از درختی در جنگل عکس بگیرم که به خاطر مه، در حاله ای مه باشه و درختان پشتش کمی محو شده باشه، البته درسته کمی حس ترس و ناامیدی رو القا می کنه اما با نگاه به بالا حس امید برای رهایی رو هم در دل ایجاد می کنه که بسیار جذابه و آدم رو خیره میکنه.

    در پایان از اینکه گزافه گویی کردم و سرتون رو به درد آوردم پوزش می خوام اما نقد همینه دیگه باید کمی بازش کرد.
    امیدوارم مفید باشه موضوعاتی که عنوان کردم و به دردتون بخوره (کلا عکس عالییه به حرف بقیه هم زیاد توجه نکنید)

    به امید توفیق روز افزونتون
    Black Light

    1. آقا رضا

      ۳۰ آبان ۱۳۹۴

      میگم خوبه اهل پیچ و تاب نبودی تو وگرنه چیییییی میشد نقدت . خخخخخخخ

      1. Black Light

        ۴ آذر ۱۳۹۴

        آقا رضای عزیز سلام، نقد چیز کوچک و بی منطقی نیست، باید برای هر حرفت معنی و مفهومی بیان کنی تا گیرا باشه، نقد گاها به یک کتاب هم ممکن هست حجمش برسه چه برسه به این دو خطی که بنده نوشتم، اینکه ساده انگارانه و خیلی عادی هرچیزی که در لحظه اول نگاهمون به یک اثر هنری رو اسمش رو بگذاریم نقد، اشتباهی محض هست، لطفا در این زمینه بیشتر تفکر و مطالعه کنید، اما باز هم از اینکه برای جواب دادن به بنده وقت گذاشتید متشکرم.

        اوقات خوبی داشته باشید
        Black Light

    2. بهادر

      ۲ آذر ۱۳۹۴

      دوست عزیز ضمن تشکر از نگاه خوبتان به کل عکس نسبت به قسمت پایانی فرمایشات حضرتعالی که به حرف بقیه هم زیاد توجه نکنید خواستم عرض کنم نظر شما هم دقیقا مثل دیگران برای عکاس فقط یک حرف است بنابراین اگر فقط نظر می دادید بسیار زیباتر بود.

      1. Black Light

        ۴ آذر ۱۳۹۴

        + پوزش می طلبم، حق با جنابتان است، البته بیشتر منظورم نقدهای بی پایه و اساس بود نه نقد درست و صحیح.

      2. Reza

        ۷ آذر ۱۳۹۴

        اگه از دیگران منظورت منم باید بگم به شما اصلا ربط نداره .
        شما به کار خودت برس و اگه نقدی داری عنوان کن . البته عکس رو نقد کن . سرت به کارت باشه استاد

  14. سارا

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    تلفیق نور و سایه‌ها جلوه خاصی به این عکس داده و هوای مه آلود فضارو کمی راز آلود کرده و یکی از خصوصیات این هوا کمرنگ کردن منظره است و ثبت این شرایط برای عکاس یه موقعیت بسیار عالیه. به نظر من این عکس حس معنوی هم بیان میکنه اگرچه که در کنارش میشه آرامش و تنهاییرو هم احساس کرد.
    خسته نباشید

  15. سمانه

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    خیلی زیباست این عکس. واقعا حس حضور خدا پیداست. من با دیدن این عکس واقعا یک حس خوبی بهم دست داد.

  16. سمیرا

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    خیلی زیباست.. مث تابلوعه نقاشیـــه

  17. سپیده

    ۳۰ آبان ۱۳۹۴

    خیلی جالب شده، با اینکه افکت نداره انگار photoshop شده
    و هدف عکاس بدون بیان شدن هم ملموسه

  18. مهدی

    ۲۹ آبان ۱۳۹۴

    سلام خسته نباشید
    به هر جزئی از طبیعت که نگاه کنیم حضور خدا رو میشه حس کرد.
    به دلیل وجود مه ، فضا به شدت وهم الوده و بیشتر سکوت ، آرامش و گنگی رو القا میکنه.
    تصویر به لحاظ فرم ایراد خاصی نداره. اما اگر شارپتر بود و مایه های رنگی قویتر بودند، به زیبایی اثر افزوده میشد.

  19. رهگذر

    ۲۹ آبان ۱۳۹۴

    من شخصا اصلا حوصله ندارم یه عکس رو مثل یه متخصص از هزار زاویه تجزیه تحلیل کنم بخصوص نوشتاری! من عکس رو میبینم و فکر میکنم چه حسی بهم انتقال میده این عکس حس بدی به ادم نمیده هر چند میشد روشن تر و سر سبز تر باشه

    1. امین

      ۱ آذر ۱۳۹۴

      با سلام جناب رهگذر
      این دیدگاه ،سطحی نگری شما و عدم مطالعه تون رو نشان می دهد و از اون جهت که شما یک اسم مستعار این چنینی رو برای خودتون برگزیدید و پشت این اسم مخفی شدید به نظر ۱۵ یا ۱۶ ساله می رسین ، این که شما با وجود بی علاقگی و بی حوصلگی همچنان در نقد عکس شرکت می کنین توهین به عکاس و دیگر دوستان علا قه مند می باشد ، بنابراین بهتر است بیشتر سکوت و تفکر کنید و سعی کنید از دانش دیگران استفاده کنید.
      با تشکر

      1. رهگذر

        ۱ آذر ۱۳۹۴

        اقای امین نمیدونم از چی دردت اومده!! ولی حرف امثال تو ……………. بهتره جواب خاصی ندم دوستان مطلب منو بخونین اگه توهینی درش بود میپذیرم و الا این اقا دردش از مطالب قبلی منه شاید حرف شما هم مفت گرونه امین عزیز!

        1. علی رضا

          ۱ آذر ۱۳۹۴

          با سلام خدمت دوستان و منتقد حرفه ای آقا یا خانم رهگذر
          با توجه به اینکه از درد صحبت کردید بنده کنجکاو شدم و با مرور چند عکس ردپای شخصیت و نقدهای سخیف و بسیار ضعیف شمارو در چندین مورد دیدم. به همین دلیل حضور پررنگ تر شمارو در عکسها و نقدهای آتی خواستارم چرا که باعث ایجاد چالش و تحریک دوستان امثال شما در نقدها میشود

          1. رهگذر

            ۲ آذر ۱۳۹۴

            علی رضا بسیار متاسف شدم که وقت گران بهات رو برای دیدن مطالب قبلی من حروم کردی عمر با ارزش تر از این حرفاست ولی بیشتر از این تاسف میخورم که حتی نفهمیدی من چی نوشتم من هرگز عکسی رو نقد نکردم نظرم رو گفتم ولی ساده و راحت گفتم و میدونم این در بین مردمی که در بیرون این فضا بی ادب و گستاخ هستند و اینجا ادای تمدن داشتن در میارن اصلا قابل قبول نیست دوستی عزیز من ایمان دارم تو در زندگی معمولیت هم مثل اینجا سطحی نگر و پر ادعایی موفق باشی به هر حال این که ادعات میشه چیز عجیبی نیست!

  20. شهرام

    ۲۹ آبان ۱۳۹۴

    سلام.بدلیل رنگ کم در سوژه حضور خدا احساس نمیشود بیشتر حس منفی و نا امیدی القا میشود.انسان سوژه شاد و هیجان زده نیست و فقط ساده به نقطه ای خیره شده. ضمن خسته نباشید بخاطر تلاشی که داشتید.


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *