نقد عکس #۸۵

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۸۵ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: NIKON D7100
  • دیافراگم: f/1.8
  • سرعت شاتر: ۱/۵۰۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-100
  • فاصله کانونی: ۵۰mm

عکاس: آقای محمد منصوری

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

این عکس از مجموعه شکوه نگاه می باشد و هدفم نشان دادن غم و اندوه و برق نگاه موجود در چشمهای کودک بوده.لازم به ذکر است رنگ چشمهای این کودک طبیعی است و فقط مقداری شارپ شده. این کودکان در کوره های آجرپزی و با کمترین امکانات کار میکنند…

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

لینک برای به اشتراک گذاشتن این نقد

https://www.lenzak.com/?p=10256

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

دیدگاه برجسته هفته گذشته: daamoon: چون بیشتر از عکاسی با فتوشاپ کار میکنم: سایه ی انگشت با سایه ی بینی همخونی کامل نداره البته فقط جهت تذکر حرفه ای گفتم چون قطعا برای یه مخاطب عام کاملا طبیعی جلوه میکنه و این عیب جزئی اصلا به چشم نمیاد، در مورد پوشش مدل هم به نظرم بدون پوشش یه جورایی کلاسیک تره هر چند از دیدگاه مد و زیبایی شناسی که رسانه ها القا میکنن مرد باید حداقل سینه ش رو هرجور شده بدون مو کنه ولی در کل به سلیقه من بدون پوشش برای یه کار مفهومی معمول تره البته در مورد خورده شدن با جناب amir_slzd موافقم 🙂 شاید چون مدل یه کم خشک و بی احساس به نظر میرسه و انگشت همینجوره از دهنش اومده بیرون ، همین! یعنی کلا یه کم بی هدف به نظر میرسه و حداقل در مورد من اگه خودتون چیزی نمیگفتید فقط یه انگشت میدیدم که از دهن یه نفر بیرون اومده و بار معنایی چندانی برام نداشت البته تجربه و تخصص مدل هم توی همچین کارایی خیلی خیلی موثره ، ولی سر جمع کار خوبیه و به نظرم هم از نظر عکاسی هم ادیت مایه ش رو دارید که کارای فوق العاده ای انجام بدید ، موفق باشید 🙂

نظرات شما

  1. mohammadQA

    ۲۸ شهریور ۱۳۹۴

    اگر من بودم میگفتم بچه یه آجر خام تو دستش بگیره
    اینجوری حتی اگه در حال خندیدن هم بود خنده زورکی و غمناک به نظر میرسید

  2. saeedsoha

    ۲۵ مرداد ۱۳۹۴

    اول از همه عکس بسیار جالبی هست تبریک میگم.

    دوم اینکه عکس رو اگر با دستکاری رنگ شارپ تر میکردید بسیار زیباتر میشد . ولی شما به سمت HDR رفتید
    که بخاطر این کار از موضوع اصلی عکستون خارج شدید.

    به هر حال باز هم تبریک بابت عکس خوبتون .

  3. علی نصیرزاده عزیزکندی

    ۳ مرداد ۱۳۹۴

    با سلام و عرض خسته نباشید.
    به نظر بنده اگه هدف عکس بیان نمی شد و یک نگاه کلی به عکس داشتیم می شد گفت عکس خوبیه ولی با توجه به اینکه یک هدفی برای عکس در نظر گرفته شده ( یعنی اصلا عکس با این هدف گرفته شده) نمیشه گفت عکس خیلی خوبیه !!!
    چون
    ۱- با شارپ کردن بیش از حد چشمهای سوژه، فشار نگاه بیننده تنها روی چشمان کودک می افتد و بیننده را از نگاه کردن به سایر اجزای تصویر باز میدارد. چرا که احساس می کند هدف عکس بیان زبیایی یا رنگ چشمان کودک است.
    ۲- نمی توان هیچ حدثی در مورد مکان گرفتن عکس داشت. چرا که رنگ لکه های روی صورت خیلی ار حالت طبیعی فاصله دارد.
    ۳- ادیت بیش از حد معصومیت رو از صورت کودک گرفته.

  4. mohamadphoto

    ۱۸ تیر ۱۳۹۴

    با تشکر از همه دوستان که نظرشونو دادن.هدف من قبل از نشان دادن سختی ها و محیط کارشون و گرفتن یه پرتره اجتماعی ، نشان دادن شور و شعف و برق چشمان این کودکان بود.چون اولین چیزی که با نگاه به این کودکان دیدم حالت خاص نگاهشون بود که علیرغم همه سختی هاشون و صورت خسته و لباس های مندرسشون خیلی شاد بودن و به قول دوستمون توی چشمهاشون هیچ ردی از سختی های کوره اجرپزی نیست .شاید ساختار شکنی کردم ولی با دلیل این کارو کردم به خاطر همین هم اسم مجموعه رو شکوه نگاه گذاشتم.ادیت این عکس هم بر اساس افکت گرانج انجام شده که کنتراست صورت و مخصوصا چشمها بیشتر جلوه پیدا میکنه.باز هم ممنون از نظراتتون که باعث دلگرمی من شدید.سعی میکنم عکس های بیشتری از این مجموعه رو در اینستام قرار بدم insta: mohamad_photo

  5. hassantash

    ۱۶ تیر ۱۳۹۴

    به نظر من ازحالت عکسی که با یک دوربین گرفته شده بیرون امده وبیشتر شبیه نقاشیه که بافوتوشاپ انجام شده باشد

  6. عباس

    ۱۶ تیر ۱۳۹۴

    اول سلام
    من همین ابتدا بگم چیزی که اینجا مینویسم رو نقد نمیدونم، اصولا در اون حد نیستم. صرفا نظر منه. اوایل دهه هشتاد بود که کوره های آجرپزی شد یه جور مد تو روزنامه ها و مجلات برای توصیف سر و روی فقر و مشکلات ناشی از اون. مصاحبه با افرادی که بعضا خانوادگی تو این کوره ها کار میکردن هم زیاد بود. عکاس و فیلمبردار و خبرنگار هم کم نرفت به این کوره ها. متن توضیح عکاس رو که خوندم یاد اون موقع افتادم. خودم کارگری کردم و میدونم که کارگری یعنی چی. صبح از ساعت هفت تا ساعت سه عصر همه اش با خاک و سیمان و ملات و فرغون و داد و بیداد اوستا و صاحب کار سر و کار داشتن یعنی چی. نه دست نرمی برای آدم میمونه و نه چهره ای و نه نگاه امیدوارانه به دنیا و زندگی. چون هر پولی که بدست میاد بیشتر خرج رفع بخش کوچکی از نیازها میشه و مابقی اش خرج حسرت…
    حقیقتش من اول که عکس رو دیدم سعی کردم بدون خوندن توضیح خود عکاس بفهمم منظورش چیه. من اول که عکس رو دیدم با خودم گفتم احتمالا یه دختر روستائی هست که مشغول کمک به پدر و مادرش بوده تو روستا و احیانا برای آبیاری رفتن به مزرعه. اونجام با یکی از همسن و سالهاش بازی میکردن و لای گل و شل بودن که مامانش میگه پاشو برو تو سایه. هوا گرمه، حالت بد میشه و یا مثلا خود دختر بچه یواشکی جیم شده به قول خودمون. چرا این برداشت رو داشتم؟؟؟ تو نگاه دختر هیچ ردی از سختیهای کوره پزی نیست. بیشتر شبیه نگاه دختر بچه های روستائیه که نسبت به همسن و سالهای شهرنشین خودشون آرزوی عروسک و لباسهای راحتتر و بهتر دارن تا دختری که آرزوی استراحت داره. تو اون چشمها یه سرزندگی هست که اتفاقا بنظرم منظور عکاس شاید همون بوده. خواسته امید رو به تصویر بکشه و یا حتی فقط خواسته یه جفت چشم زیبا تو تصویر داشته باشیم. تا اینجا بد نیست، خوبه. یه جفت چشم تمیز کاشته شده بین یه چهره گل آلود. فقط میخوام بگم موقع نوشتن نظرم به ذهنم رسید که عکاس شاید با توضیح عکس خودش فقط میخواد روند عکاسی از اون دختر رو توضیح بده. قصد نداره به طریقی عکس رو تفسیر کنه یا مثلا عنوان کنه این عکسی هست برای نشون دادن مشکلات و سختیهایی که یه بچه میتونه باهاشون دست به گریبان باشه. خب در اون حالت باید چی گفت؟؟ خلاصه بگم، ما تو تصویر دختری میبینیم که تو سایه ایستاده و تیشرت کثیف به تن داره و صورتش هم کثیف و خاک آلوده. چشمهای فوق العاده ای داره. عناصر بصری قرار گیری سوژه هم تو عکس رعایت شده. فقط میخوام بگم این عکس با توضیحش هماهنگ نیست. بخوام مثال بزنم، این عکس عین یه داستانه. داستانی از بچه ای که صبح ساعت پنج بیدار میشه و تا غروب غذای کاملی نداره. هرازگاهی از نون و رب گوجه ای میخوره که باباش برای صبحانه شون خریده، کمبود خواب داره و گهگاه لای آجرها یواشکی میخوابه و بخاطر جیم شدن از سرکار یا گیج بازی هاش از پدر و مادرش هم کتک میخوره. شب هم اصلا تلویزیون نمیخواد، چون تا برسه خونه زود خوابش میبره. شاید مثل خودم تو مسیر که داره راه میره تا برسه خونه همون وسط راه رفتن هم یه چرتی میزنه. تا میرسه خونه نه دست و روی خودش رو میشوره و نه منتظر پنیر و خیار میمونه. پای دیوار که میشینه تا بعد از خواهر و برادرهای دیگه اش نوبتش بشه و دستهاش رو بشوره خوابش میبره. حالا اسم این داستان رو بذاریم ‘ نیلوفرهای قشنگ مرداب’ چون وسط داستان سوژه یاد یه پوستر خونه دایی اش میفته. پوستر رنگ و رو رفته یه تعداد گل با گلبرگهای بزرگ. از تنها دیپلمه خانواده اسم اون گلها رو پرسیده و طرف هم جواب داده نیلوفرهای قشنگی هستن که تو مرداب رشد میکنن. فقط یه اسمه، این نظر من بود. ببخشید که طولانی شد.

  7. hamid55

    ۱۴ تیر ۱۳۹۴

    به نظرم عکس خوبی اما غمی که فرمودن زیاد تو چهرش دیده نمی شه با توجه به تتمه لبخندی که روی لبش خشکیده و همچنین برق چشماش به نظرم بیشتر خسته میاد تا غمگین

  8. جواد محمدی

    ۱۴ تیر ۱۳۹۴

    با سلام
    پرتره ای در حالت کلی خوب میباشد که البته مقدار ویرایش کار از نظر من کمی زیاد است و عکس رو به سمت تابلو نقاشی شدن پیش برده.به نظر میرسه که غلظت رنگ در نواحی چشمها بیش اندازه زیاد شده, که این مسئله آنچنان که باید و شاید در خدمت هدف عکاس از این ثبت نمیتونه باشه.
    با تشکر

  9. fatemeh74

    ۱۴ تیر ۱۳۹۴

    اگه بخوایم یه جمع بندی کلی کنیم عکس خوبی شده به نظرم با اولین نگاه مشخصه که موضوع عکسمون کودکان کار از رولباس کثیفو صورتو موهای اشفته اش حالا صرفا قرار نیست که بچه رو درحال کار نشون بدن همین که عکاس تونسته با استفاده از یه پرتره منظورشو برسونه کافیه اگه کودک جنگ بود باصورت خونی و زخمی و…. هیچ وقتم کودکی که جنگ زده است و خانواده رو از دست داده چشماش برق نمیزنه.ایراد کوچیکی که از عکس میشه گرفت چشمای دختر که حالت فانتزی گرفته همین باعث میشه یکم حس عکس ازدست بره

  10. وحید

    ۱۳ تیر ۱۳۹۴

    ببخشید تصحیح میکنم کوره اجر پزی

  11. فاطمه

    ۱۳ تیر ۱۳۹۴

    سلام عکس فوق العاده ایه . ولی به نظرم زیادی کنتراست عکس بالاست، جوری که چشمای سوژه بنظر غیر طبیعی میاد همینطور ابروهاش. نظرم اینه که کنتراست عکس رو پایین بیارید. عکس عالیه درکل 🙂

  12. وحید

    ۱۳ تیر ۱۳۹۴

    بیشتر حس دختری که خانوادش رو تو آوار یا جنگ از دست داده رو میرسونه بهتر بود از کادری استفاده میشد که یه کوزه یا کارگاه کوزه گری رو نشون میداد تا بیننده بدون خوندن متن ایشون پی به قضییه میبرد.

    1. آرمان

      ۱۴ تیر ۱۳۹۴

      منم فکر کردم موضوع جنگ و نگاه به آینده کودکان جنگ باشه!
      در ادیت عکس کمی اغراق شده ، از حالت طبیعی خارج شده و از پشت زمینه هم میشد برای رسوندن مفهوم استفاده بهتری کرد

  13. h

    ۱۳ تیر ۱۳۹۴

    سلام
    عکس قشنگیه
    اگه توضیح نمی دادید مشخص نبود که مکان تصویر کجاست


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *